نقد و نظر استاد ادریس الكتانی
خواهرش را حفظ کرده و او را نزد یکی از رؤسای امین و محترم گذاشته بود تا از او مراقبت کند و، پس از آن، به خواستگاری دختر آمده بود تا آنان را در برابر کار انجامشده قرار دهد. پس از گذشت یک سال کامل از ازدواج آنان وقتی برادر خواسته بود نزد خواهرش برود، کودکان محله به او نیش و کنایه زدند که خواهرش با مردی که او را ربوده ازدواج کرده است. او نیز خواهرش را کشته بود. در حکم دادگاه آمده بود که آن مرد به اتفاق آرا به هفت سال زندان محکوم شده و این یک جرم عادی است و خدشهای به ناموس نمیزند. من وقتی این حکم را خواندم، تکان خوردم. جرم قتل عادی شمرده میشود و، در عین حال، خدشهای به ناموس نمیزند. چرا؟ چون با آداب و رسوم موجود در آن کشور سازگار است. فقط هفت سال زندان برای قتل تعیین میشود. پیداست که اوضاع خانواده در این کشور، چهارده قرن پس از اسلام هنوز تحت تأثیر سنتهای جاهلی و یا حتی قبل از عصر جاهلیت است تا جایی که قانون کشور نیز در برابر آن کوتاه آمده و آن را پذیرفته است، یعنی حق کشتن دیگری به سبب دفاع از آنچه ناموس میدانند. استادی در دانشگاه این کشور به من گفت: شگفتانگیزتر از این ماجرا این است که مردی خواهرش را کشت، به سبب آنکه همسرش، یک شب پیش از شب زفاف با او خلوت کرده بود. آن مرد خواهر او را با مهریۀ کامل به عقد خود درآورده بود، ولی هنوز مراسم زفاف انجام نشده بود. برادرش او را به جرم آنکه فقط یک شب پیش از زفاف با شوهر شرعی و قانونی خود خلوت کرده بود، کشت. بنابراین، از موارد جزئی در قوانین خود شروع کنیم تا به حکم اسلام برسیم.
(130)نمونۀ دیگـر بریـدن دست دزد است. جوانان ما در برابر حکم بریدن دست دزد که در برخی از کشورهای اسلامی اجرا میشود و در قرآن نیز آمده است: «وَالسَّارِقُ وُالسارقَة فَاقْطَعُواْ أَیدِیهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالا
119