نقد و نظر استاد احمد حمانی
جهاد شرکت کردند و میان من و آنان محبت و دوستی کامل و صادقانه وجود داشت، زیرا آنان فرزندان پدرم بودند. این حالت روشن میکند که گاه ازدواج دوباره به مصلحت همسر نخست و فرزندان و شوهر اوست. در جنگهای ویرانگر که به نابودی بسیاری از مردان و جوانان میانجامد و زنان و دختران را بیوه و بیسرپرست میکند، ضرورت چندهمسری و حکمت جواز آن روشن میشود و این امر پس از دو جنگ جهانی اول و دوم در اروپا و دیگر جنگها و انقلابها در سراسر جهان ثابت شده است.
(104)کلیسا ـ در برخی از مذاهب مسیحی ـ زن را بر روحانیان و کشیشان حرام کرده و آنان را از ازدواج بازداشته است. شاید این اقدام نشاندهندۀ پستی و کوچکی زن و پلید و آلوده دانستن او در دیدگاه کلیسا باشد. از این رو، روحانیان مقدس خود را برتر و پاکتر از آن میدانستند که زنْ آنان را آلوده کند. آنان با سرشت انسانی و فطرت الهی ـ که خداوند مردم را بر آن سرشته است ـ مخالفت کردند و، در نتیجه، همین سرشت و طبیعت بر آنان غلبه کرد و بسیاری از آنان فاسق شدند.
کلیسا حتی برای مردان غیر روحانی نیز چندهمسری را حرام کرد و عمل زناشویی را شبیه گناه به حساب آورد و نزدیکی مرد به زن را پست و زشت شمرد. کلیسا این نگرش را جزء قوانین خود قرار داد و بعدها نیز وارد قوانین مدنی در کشورهای اروپایی شد. وقتی تحصیلکردگان ما در اروپا قوانین آنان را خواندند، پنداشتند همۀ آن قوانین حتی آنهایی که میراث کلیسا بود، مترقی و پیشرفته و به دور از خطا و اشتباه است، در حالی که نظامهای حکومتی جدید، به حکومت کلیسا انتقاد میکنند و بیامان به آن میتازند و حتی به تقلید از حملۀ اروپاییان به حکومت اکلیروس، با همۀ ادیان مخالفاند. آنان به تقلید از قوانین کلیسایی خواستار ممنوعیت چندهمسری شدهاند و انجمنها و جمعیتهای زنان را قانع کردهاند که
96