نقد و نظر استاد احمد حمانی
دست اینان داد تا با آن و با احکام دین و خانواده بازی کنند؟
به یاد دارم شیخ علیش(ره) در کتاب خود فتح العلی المالک معروف به فتاوی شیخ علیش در پاسخ به این سؤال که: مردی به کشوری سفر کرده و از همسرش خواسته است که همراه او بیاید، ولی او سر باز زده و نزد قاضی شهر شکایت کرده است و قاضی نیز حکم طلاق او را صادر کرده و، سپس، با او ازدواج کرده است، به بطلان این ازدواج فتوا داده و گفته است كه این زن در عقد شوهر اول خود باقی است و ازدواج او با قاضی، چه پیش از نزدیکی و چه پس از آن، باطل است و باید فسخ شود. این قاضی در عصر شیخ علیش زندگی میکرده و مسلمان بوده و بر طبق احکام فقهی و آرای فقها حکم میکرده است، ولی با این حال هوای نفس و زنی او را فریب داده و باعث شده است با حق طلاق ـ که به او واگذار شده بود ـ بازی کند.
شیخ علیش فتوا داده است که سزاوار نیست عقد ازدواج اسلامی در دادگاهها و در حضور قاضیان آن عصر خوانده شود، زیرا از نظر او آنان عادل نیستند و به دنبال مقاماند و برای رسیدن به آن به حاکم رشوه میدهند. از این رو، شایسته است عقد ازدواج در حضور گروهی از مسلمانان خوانده شود. شیخ علیش که دربارۀ قضات عصر خود چنین نظری دارد، اگر سر از قبر برمیداشت و اوضاع قضات دادگاههای امروزی را میدید، چه میگفت؟
(112)البته، از نظر مذهب مالکی اگر زن بـه سبب مصلحت خود، از دادگاه تقاضای طلاق کند و ضرری را که به واسطۀ ازدواج به او میرسد، ثابت کند، قاضی میتواند او را طلاق دهد. یعنی چون اختیار طلاق به دست زن نیست، قاضی و امام برای حمایت از او در برابر ضرر دخالت میکنند، زیرا در حدیث آمده است: «لا ضَرَرَ وَ لا ضرارَ فِی الإِسلامِ.» هنگامی که
101