نقد و نظر استاد محمد ابوزهره
(46)نکتۀ دیگری که من با وجود دوستی خود با امـام نتوانستم بپذیرم، این است که ایشان گفت: زن میتواند در عقد ازدواج شرط کند که تا او زنده است و یا تا زمان معینی، مرد نفقهاش را بدهد. شرط مادامالعمر فاجعهبار است. قانون مدنی خاص که در سالهای 1963 تا 1965 میلادی تدوین شده است ـ البته نه طرح بیپایـه و اساسـی که وزارت امور اجتماعی ارائه کرد ـ تا حد بسیاری با مذهب امام سازگار است. در این قانون آمده است که اگر مردی همسر خود را، که با او نزدیکی کرده است، طلاق دهد، افزون بر نفقۀ زمان عده، باید بهره و کابینی که از نفقۀ یک سال فراتر نمیرود، به او بپردازد و این یک سال یا با پایان آن تمام میشود و یا با ازدواج آن زن. یعنی چنین زنی هم نفقۀ زمان عده را دارد و هم پس از آن تا یک سال دیگر نیز حق نفقه دارد. نفقۀ این یک سال با پایان یافتن سال یا با ازدواج زن با مردی دیگر پایان مییابد.
(47)این راهحلها درست و بینقص است. ایشان در مورد زکات سخن خوبی گفتند که من با مبنای آن موافقم، ولی ثمره و نتیجۀ آن را نمیپذیرم. گفتند: ما مفهوم فقیر را توسعه میدهیم و، بنابراین، کسی که نمیتواند خانۀ خود را با برق روشن کند نیز فقیر است. خیر، اینگونه نیست. فقیر کسی است که نصاب خاصی را نداشته باشد. ما نمیخواهیم کمونیست باشیم و فقیر را بینیاز کنیم و بینیاز را فقیر.
(48)نکتۀ دیگری که دربارۀ زکات گفتند این بود که باید امام زکات را جمعآوری کند. این سخن حقی است که تردیدی در آن وجود ندارد و من با همۀ وجود آن را تأیید میکنم. برخی میخواهند با آن مخالفت کنند که در این صورت من پاسخگوی آنان خواهم بود. علت مخالفت این گروه این است که اگر پیشوای جامعه آن را جمعآوری کند، ممکن است آن را اسرافکارانه و نابجا مصرف کند، یعنی اینکه زکات میان دوستان و
46