شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

نقد و نظر استاد محمد ابوزهره

<
>

در مورد حضرت محمد(ص) دلیل وجود دارد که برای شهوت ازدواج نکرده است. سرور ما ابوبکر همسری از انصار برگزید که زیبا بود و برای او خانه‌ای در روستای خود فراهم کرد و با اینکه پیرمردی بود که موهای سر و صورتش سفید شده بود، نزد او می‌رفت.

(43)از نویسنده‌ای در زمینۀ علوم اجتماعی شنیدم که می‌گفت:خانواده بر پایۀ قانون بنا نمی‌شود، بلکه باید بر پایۀ دوستی و محبت شکل بگیرد. درست نیست در قوانین، به ویژه قوانینی که دست و پاگیرند، زیاده‌روی کنیم، زیرا هرگونه زیاده‌روی در آن‌ها موجب تقید و محدودیت می‌شود که ممکن است به ستم بینجامد. از این رو، کاملاً و به‌طور مبنایی با دوست خود دربارۀ مسئلۀ چندهمسری مخالفم.

(44)نکتۀ دیگر اینکه ایشان در مورد طلاق گفتند که زن می‌توانـد هرچه خواست در هنگام انشای عقد شرط کند؛ مثل اینکه شرط کند مرد او را طلاق ندهد یا شرط کند اگر او را طلاق داد، مبلغ هنگفتی به او بدهد یا شرط کند با وجود او با زن دیگری ازدواج نکند و مانند آن. در بخشی از مطلب نظر ایشان درست است و دربارۀ بخشی دیگر دوست عزیزم به من اجازه می‌دهند که بگویم با ایشان مخالفم، كه این شرط باطل است و هیچ‌کس نمی‌تواند اعتراض کند. شرط‌هایی که به خود طلاق تعلق می‌گیرد، باطل است، بلكه با اصل شرط و با مقتضای شرط مخالف است. پیامبر(ص) فرموده‌اند: «المُسلِمونَ عِندَ شُرُوطِهِم اِلّا شَرطاً أحَلَّ حَرامَاً وَ حَرَّم حَلالاً.» (مسلمانان باید به شرط‌هایی که می‌کنند پایبند بمانند، مگر شرطی که حرامی را حلال یا حلالی را حرام کند) و این شرط بی‌گمان حلالی را حرام می‌کند.

(45)اما این شرط که در صورت طلاق مال بسیاری به او بدهد، برگرفته از اصل شرط است. جایز است که زن مهریه را پیشاپیش بگیرد، ولی

44