شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

عطای حسینی در واقعۀ کربلا

<
>

وارد میدان جنگ خواهم شد.

(218)جنگ شوخی‌‌بردار نیست، تعارف‌‌بردار نیست، در جنگ جای مدارا و سازش نیست. باید با سر وارد میدان شوی. باید همۀ ما به همراه فرزندان و زنانمان وارد میدان شویم. این مسئله شوخی‌‌بردار نیست. در طول تاریخ، ما با چنین خطرهایی روبه‌رو نبوده‌‌ایم. با زبان و حرف زدن و حتی با کمک مالی نمی‌‌توانیم مسئولیت خود را ادا کنیم. باید وارد میدان جنگ شویم. باید برای رویارویی با نبردهای بزرگ آماده شویم؛ نبردهایی که جز با بسیج کردن همۀ توانایی‌‌ها و امکانات پایان نمی‌‌یابد. کمک می‌‌کنیم، حمایت می‌‌کنیم و، در عین حال، برای ورود به نبردهای بزرگ نیز آماده می‌‌شویم. چطور آماده شویم؟ آموزش نظامی ببینیم. اگر صدای شلیک گلوله بشنوید، چه می‌‌کنید؟ اگر روزی دشمن را در مقابل خانۀ خود ببینید، چه می‌‌کنید؟ آیا توانایی دفاع دارید؟ اگر خودتان توانایی دارید، زنانتان چطور؟ دخترانتان چطور؟ پسرانتان چطور؟ آیا برای ورود به جنگ آمادگی دارید؟ یا اینکه می‌‌خواهید با دادن کمک مالی از همۀ این حقایق تلخ رهایی یابید؟ برادر من، این کافی نیست. باید آماده شویم. باید خودمان کار با اسلحه را یاد بگیریم. باید از نظر عقلانیت، از نظر وضع جامعه، ایجاد همبستگی، ایجاد نزدیکی و همدلی میان مردم و همکاری با همۀ نیروهایی که در راه این نبرد فعالیت می‌‌کنند، آماده شویم، یعنی باید احساس کنیم که هدف اول در زندگی ما این جنگ است و سایر موارد در مرحلۀ بعد قرار دارد.

(219)زنـدگی ما باید ـ به گفته یکی از افراد ـ زندگی یک جامعۀ در حال جنگ‌‌ باشد. مفهوم جامعۀ در حال جنگ‌‌ روشن است؟ در حال حاضر زندگی ما زندگی یک جامعه آسوده و مرفه و در حال صلح است. گویا هیچ دشمنی نداریم و خطری ما را تهدید نمی‌‌کند... مراسم‌‌های شبانه برقرار

133