عطای حسینی در واقعۀ کربلا
بهره میگرفتیم. این را در اصطلاح جامعهشناسی «عقدهگشایی» مینامند. ما در سطح عمومی و فردی مشکلاتی داریم. اگر به سبب این مشکلات شروع به گریه کنیم، کاری مثبت و جدی برای برطرف کردن آنها انجام ندادهایم. تنها گریه کردهایم. گریه، خشم و کینه و ناراحتی را فرو مینشاند. حال آیا ما نباید هیچ کاری صورت دهیم و به دنبال راهحل باشیم و آیا ما باید اجازه دهیم مشکلات بزرگتر و پیچیدهتر شود؟ بسنده کردن به اندوه و گریه در این زمان جایز نیست و بر خلاف هدف امام حسین(ع) است.
(213)یکی از دانشوران میگفت: امام حسین سه دسته دشمن دارد:
دستۀ اول آنان که او را کشتند. این دسته کمخطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود کشتند.
دستۀ دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند: قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی را که در اطراف قبر آن حضرت زندگی میکردند، مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دستۀ اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند.
دستۀ سوم از دشمنان امام حسین که خطرناکترین دشمنان آن حضرت هستند، آناناند که کوشیدند اهداف امام حسین و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهرهبرداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوءاستفاده و برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.
(214)برادران مؤمن، در این عصر، ما آگاه و بیدار شدهایم و باید ابعاد فعالیتهای خود را درک کنیم و دستاوردهای سرمایۀ بزرگ حسینی را غنیمت بشماریم. اگر به حضور در مراسم و گریه کردن بسنده کنیم، بدان معناست که به خود دلداری دادهایم و دلهایمان را تسکین بخشیدهایم
130