امام حسین(ع) و قداست جانفشانی
حسین را حمل میکردند، آن را در مکانی گذاشتند و دیدند بالای جایی که سر قرار داشت، این بیت شعر نوشته شده است:
أتَرجُو أمَّةً قَتَلَت حُسیناً
شَفاعَة جَدِّهِ یومَ الجَزاءِ
آیا امتی که حسین را کشت به شفاعت جد او در روز جزا امید میبرد؟
آنان این بیت را پاک کردند و خوابیدند، ولی پس از مدتی دیدند آن بیت دوباره همانجا نوشته شده است. تاریخ قدیم این حوادث را به شکل اعجازگونه نقل کرده است، ولی ما مجبور نیستیم آنها را اینطور تفسیر کنیم. در میان سپاهیان نیز افرادی ناراضی و پشیمان و انقلابی بودند که شاید چنین کارهایی میکردند تا قاتلان امام حسین را نکوهش کنند و عذاب دهند. این موارد بیش از آن است که بتوانیم همۀ آنها را نقل کنیم.
(126)کاروان اسیران و سرهای پاک به شام رسید و همانند دیگر شهرها با آذینبندی و شادی و جشن مورد استقبال قرار گرفت تا اینکه وارد کاخ یزید شدند. در آنجا نیز گفتوگوهایی صورت گرفت و حضرت زینب(س) خطبۀ مشهور خود را خواند و کار به جایی رسید که مردم شام اظهار توبه و پشیمانی کردند و به یزید اصرار کردند که آن سرهای پاک و اهلبیت را به شهرشان بازگرداند. حتی همسر یزید در کاخ یزید مجلس عزا برای امام حسین به پا کرد. یکی از شاعران بزرگ گفته است:
أنا حَتفهـم ألِجُّ البُیـوتَ عَلَیهِم
أغرِی الوَلِیدَ بِسَبِّهِم وَ الحاجِبا
من همچون اجل آنانم که به خانۀ آنان درمیآیم و نوزاد و پردهدار را به دشنام آنان وسوسه میکنم.
83