بهسوی خط حسینی
(99)حسین برای چه کشته شد؟ برای دیـن. پـس هرچـه دیـن مـا بیشتر و عمیقتر شود، حسین پیروزتر بوده است. اگر در جهان یک درجه از دین وجود داشته باشد، حسین صد درجه پیروز شده است و اگر صد درجه از ایمان وجود داشته باشد، پیروزی حسین به مراتب بیشتر بوده است. درست است؟
(100)ما اجتماعکنندگان، در این مسجد مقدس و در این روز بـزرگ، پیش از هرکس دیگر باید پیام عاشورا را درک کنیم. چرا گریه میکنیم؟ چرا اندوهگینیم؟ باید بفهمیم وظیفۀ ما در برابر این مسئله چیست؟ این وظیفه باید نمود پیدا کند و با زبان و قلب ما تحقق یابد. باید در کارها و احساسات و زبان و نیت ما کاملاً ظهور یابد، زیرا ما نخستین کسانی هستیم که از فداکاریهای حسین قدردانی میکنیم، برای او اندوهگین میشویم و برای تحقق اهداف او تلاش میکنیم. وقتی به این فکر میکنیم که حسین(ع) چیزی برای خود نگه نداشت و از بذل مال و آبرو و خانواده و کودکان و دوستان و یاران خودداری نکرد و همهچیز، حتی جان خود را فدا کرد، درمی یابیم که خدمات او برابر با همۀ خدمات است. تصور میکنید حسین(ع) پسرش را دوست نداشت؟ آیا تنها من و شما فرزندانمان را دوست داریم؟ چطور فرزندش را دوست نداشت، درحالیکه بر سر پیکر بیجان علیاکبر، بدون هیچگونه تعارفی، آشکارا گفت: «عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفا.»«21» (پس از تو دنیا هیچ ارزشی ندارد.) آیا درک نمیکرد که پسرش جوان است و نمیخواهد کشته شود؟ وقتی بر سر جنازۀ عباس رسید، آیا حسین برادرش را دوست نداشت؟ آیا وجود این برادر و قدرت و تأثیر او را در زندگی درک نمیکرد؟ چقدر او برای این برادر زحمت کشیده بود. از این رو، در رویارویی با مصیبت او گفت: «اکنون کمرم شکست.»
68