پرتوهایی از انقلاب کربلا
همانا کافر و منافق رسوا میشود که غیر ماست. حضرت زینب با یزید نیز همینگونه برخورد کرد.
(87)ما باید در این روزها به این درس و این عبرت که پایانبخش سخنان من و پایانبخش مجالس شبانۀ ماست، توجه کنیم.
برادران عزیز، رسالت مرد بدون مشارکت زن به انجام نمیرسد و نمیتواند موفقیتآمیز باشد. هیچ مرد باعظمتی در دنیا نیست مگر آنکه پشت او زنی ایستاده باشد. اگر زن تربیت نشود، جامعه نمیتواند به موفقیت برسد. همانطور که تربیت پسران بر ما واجب است، دختران را نیز باید تربیت کرد. چه عاملی از زینب، این موجود اسطورهای و قهرمان را ساخت و سبب شد او بتواند این مصیبتها و سختیها را تحمل کند؟ چه عاملی سبب شد زینب چنین قهرمانیهایی بیافریند؟ غیر از ایمان به خدا چه عاملی وجود دارد؟ چه عامل عقلانی و منطقی میتوان پیدا کرد؟ آیا زینب از کمک قبیلۀ خود برخوردار بود؟ آیا لشکر داشت؟ آیا ثروت داشت؟ او جز ایمان به خدا چه چیزی داشت که به او کمک کند و چنین برخوردهای قهرمانانهای از خود نشان دهد؟
(88)وقتی به ایمان زینب مینگریم، درمییابیم ایـن انسـانی کـه در برابر یزید ایستاد و گفت: «اگرچه پیشامدهای ناگوار مرا به سخن گفتن با تو کشانده، من تو را کوچک و بیارزش میشمارم.»«18» چنین انسانی شاخهای از شاخههای درخت ایمان است. او با خدایی در ارتباط است که «وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ.»«19» درست است که زینب نه قبیله دارد، نه ثروت و نه لشکر، ولی با
61