پرتوهایی از انقلاب کربلا
ابنزیاد فساد و تباهی و انحراف و توطئه دیده میشد. این صحنه جنبۀ درخشان دیگری است که امام حسین به دنبال آشکار شدن آن بود تا سندی دیگر بر نابرابری این معرکه از نظر کیفی و معنوی باشد.
(67)یکی دیگر از این صحنهها، عملکرد امام حسین در روز عاشورا هنگام نماز ظهر است. همۀ این صحنهها معروف است و شما آنها را شنیدهاید. من دوست دارم امشب به نکتۀ دیگری اشاره کنم. آن نکته این است که امام حسین در این شب کوشید اصحاب و اهلبیت و زنان خود را برای ورود مقتدرانه و عزتمندانه و استوار در نبردی حتمی آماده سازد. امام میخواست گریه و زاری و هرگونه مظهری را که بیانگر خواری و بیچارگی و ترس است، بهطور کلی از آنها دور کند. از این رو، وقتی در حال حرکت بهسوی کربلا بودند، شروع به زمینهسازی برای این جنگ کرد. از جمله اینکه آیۀ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» را خواند. پسرش علیاکبر از او پرسید: پدر، چرا این آیه را خواندی؟ امام فرمود: شنیدم هاتفی ندا درداد: این قوم حرکت میکنند و مرگ نیز همراه آنان در حرکت است. این ندا مرگ ما را خبر میدهد. علیاکبر پرسید: آیا ما برحق نیستیم؟ فرمود: آری. او گفت: پس باکی از مرگ نداریم.
شبیه این گفتوگو میان امام حسین و قاسمبنالحسن نیز رخ داد. وقتی امام به اصحاب خود خبر داد که دشمن حتی طفل کوچک را نیز میکشد، پرسیدند: آیا آنان وارد خیمهها نیز میشوند؟ امام پاسخ داد: آری. قاسم پرسید: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین سکوت کرد و سپس پرسید: مرگ از نظر تو چگونه است، ای برادرزاده؟ قاسم گفت: شیرینتر از عسل. اینجا بود که امام به او خبر داد که او نیز کشته خواهد شد.
(68)به همین ترتیب، امام در هر گام آنان را باخبر میساخت و برای رویارویی با شهادت آماده میکرد. امشب نیز تلاش کرد اصحاب خود
51