پرتوهایی از انقلاب کربلا
که پیشقراول لشکر یزید و چندین برابر سپاه امام بود، برخورد کرد، با وجود آنکه حر امام حسین را متوقف کرد و مانع حرکت امام شد و، از این رو، میتوان او را، هر چند به حسب ظاهر، زمینهساز کشته شدن امام حسین به شمار آورد، ولی با وجود این میبینیم برخورد امام حسین با حر و سپاه او برخوردی زیبا و انسانی است. امام دستور داد به همۀ افراد سپاه حر آب بدهند، زیرا آنان تشنه بودند. حتی دستور داد به اسبها نیز آب بدهند و به بدن آنها آب خنک بپاشند. امام با آنان بهخوبی برخورد کرد تا اینکه وقت نماز فرا رسید. امام به حر گفت: من با سپاه خود نماز جماعت میخوانم، تو نیز با سپاه خود نماز بخوان. حر گفت: هرگز ای پسر رسولخدا، من و سپاه من پشت سر شما نماز میخوانیم. امام به نماز ایستاد و یاران و دشمنانش پشت سر او ایستادند. این برخورد بینظیر انسانی و شرافتمندانه بر سپاه حر و، بهویژه، بر خود حر تأثیر گذاشت و دریچۀ نوری بهسوی قلب حر - رضوان اللّه علیه - باز کرد که سرانجام همین نور گسترش یافت و حربنیزید ریاحی امشب به صف امام حسین پیوست. رفتار امام حسین با سپاه حر رفتاری انسانی و زیبا بود، چنین رفتاری از امام حسین طبیعی بود. امام پس از آنکه از برابر بودن نیروها در جنگ ناامید شد، کوشید به همۀ صحنههای این جنگ، جنبۀ انسانی و نورانیت ببخشد.
(66)امام حسین این شب را مهلت گرفت تا نماز بخواند و صفحهای نو در برابر چشمان مردم بگشاید و واقعیت سپاه خود و واقعیت سپاه دشمن را برای همه آشکار سازد. نقل شده است که در این شب از خیمههای امام حسین صدایی همچون صدای زنبور به گوش میرسید و اصحاب امام یا در رکوع بودند یا در سجده یا در حال قیام. همگی مشغول راز و نیاز با خدا بودند و خود را برای شهادت آماده میکردند. ولی در مقابل، در لشکر
50