سفر شهادت
میخواهیم كه در پیمودن این راه ما را یاری رساند. همۀ ابعاد آن را توضیح میدهیم. تمامی اهداف و پیامدها را ذكر میكنیم، آنگونه كه حسین انجام داد.
(39)امیدواریـم كه ایـن عـاشورای ما و ایـن روزهای ما، روزهـای زندۀ حسینی باشد. این چنین میخواست و این چنین سفارش کرد. گریستن و بر پا كردن مجالس كافی نیست. حسین به اینها نیازی ندارد. حسین شهید راه اصلاح است: «إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی أمَّةِ جَدِّی.»«12» (من برای اصلاح امت جدم خروج کردم.) پس اگر در جهت اصلاح امت جدش كوشیدیم، او را یاری رساندهایم و اگر سكوت كردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهادهایم و یزید را كمك كردهایم.
(40)ای برادران، صفوف خود را انتخاب كنید. صف یزیـد یا صف حسین. به خدا قسم كه فكر نمیكنم غیر از صف حسین را انتخاب كنید و جز به ندای حسین لبیك گویید، حسینی كه میگوید: «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنا وَ هَل مِن ذابٍ یَذُبُّ عَن حرم رَسولاللّه.»
السلام علیك یا أباعبداللّه الحسین وعلی الأرواح التی حلت بفنائك، علیك منی سلام اللّه أبداً ما بقینا و بقی اللیل و النهار. ای كاش با تو بودیم. نمیگویم كه اكنون با توییم. روزگار فرصت نداد كه در كنار تو باشیم و برای تو بمیریم. ولی روزگار ما را از اینكه امروز با اسلامِ تو باشیم بازنمیدارد.
والسلام علیكم.
32