شهادت امیر مؤمنان(ع)
را میبریم، زنده و تازه میشود. اگر اندکی بیندیشیم و به ندای او در این عصر و این اوضاع گوش فرادهیم، میشنویم که بر سر ما بانگ برمیآورد و نمیپذیرد که ما پیرو او و برادران او در امت خوانده شویم، چراکه او خواری و زبونی را نمیپذیرد و در جنگ با دشمن خدا، ترس برایش معنا ندارد. ما سخت نیازمند مطالعۀ زندگی امام و پیروی از سیرۀ او هستیم.
(374)برادران، امشب و دیگر شبها سخنان بسیاری گفته شده است و هیچ یک از ما با علی و سیرۀ علی(ع) ناآشنا نیست. پس چرا ما دیگر از سیرۀ پاک او تأثیر نمیگیریم؟ چرا در کنار چشمه ایستادهایم و با اینکه احساس تشنگی میکنیم، از آن نمینوشیم: «بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ»«195» ما نیازمند کمی خودجوشی و تفکر عمیق هستیم. باید به این باور برسیم که وضعی که به آن خو گرفتهایم و آن را زندگی مینامیم، از نظر امام زندگی نیست. امام در جنگ صفین خطاب به اصحاب خویش فرمود: «المَوتُ فی حَیاتِکُم مَقهُورینَ وَالحَیاة فی مَوتِکُم قاهِرینَ.»«196» (مقهور شدن در زندگیتان، مرگ است و پیروزمندانه مردنتان، زندگی است.)
(375)این حقیقت است و نه سخنی از سر احساس. دوست دارید مفهوم این جمله را برایتان توضیح دهم؟ برادران، تفاوت میان مرگ و زندگی چیست؟ در نگاه سطحی، مرده حرکت نمیکند، حرف نمیزند، تأثیری در اطراف خود نمیگذارد، چیزی را نه به جلو میراند، نه به عقب میکشد و هیچ تعامل و داد و ستدی با دیگران ندارد. این طور نیست؟ حتی بستر و لباسها و کفن خود را نیز نمیتواند حرکت دهد. مرده این طور است. موجود زنده چطور؟ نماد زندگی، حرکت و پویایی و تأثیرگذاری بر محیط
208