شهادت امیر مؤمنان(ع)
(367)ایمان اینگونه است و مؤمن جز اینگونه نمیتواند باشد. مگر نه اینکه قرآن کریم فرموده است: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»«190» سختگیری بر کافر و مهربانی با یکدیگر، هر دو یک حقیقت هستند. همچنانکه گرما و سرمای ایجاد شده از برق نیز حقیقت واحد دارند. چرا این طور است برادران؟ اگر ایمان، انگیزه و خاستگاه حرکتهای انسان مؤمن باشد، میبینیم در راه خدا و در مسیر حق نیرومند است ولی در جای دیگر ناتوان و ضعیف. انسان مؤمن وقتی احساس میکند خدا با اوست، برای حرکت در این خط انگیزه پیدا میکند و نیرو میگیرد و دیگر از هیچ کس نمیهراسد ولی وقتی احساس کند خدا از او خشنود نیست، احساس ترس میکند و سست میشود و برای حرکت به تردید میافتد.
(368)امیـر مؤمنان وقتـی در میدان جنگ میایستـد و خـدا را پشتیبان قلب خود مییابد و خود را دست خدا میبیند، به پیش میرود و باکی ندارد که آیا او به کام مرگ درآید یا مرگ او را به کام خود فرو کشد. به پیش میرود، زیرا نیرو و توان خود را از خود نمیداند، بلکه از سوی خدا میبیند. در این مسیر چنین قدرتی دارد ولی در جای دیگر چنین قدرتی را در خود نمییابد... وقتی از زبان رسول خدا به او میگویند نهصد یهودی را بکش، باکی ندارد، زیرا عاطفه و قلب او تابع ارادۀ خداوند است؛ همچنانکه در آیۀ مربوط به حدّ آمده است: «وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ.»«191»
(369)بنابراین، امام علی(ع) در میدان نبرد احساس میکند دست قدرت خدا با اوست، اما در جای دیگر، نه. هنگام کمک به تهیدستان از تنگدست شدن خود نمیترسد و آنان را بر خود مقدّم میدارد، هرچند
205