بعد درونی شخصیت امیرالمؤمنین(ع)
شده در دست خدا. ما هم باید این راه را طی کنیم، زیرا این تنها راه نجات و جاودانگی و پیروزی است.
برادران، آیا وضعیت ما در برابـر اسرائیل و غیراسرائیل، در بـرابر تهاجمهای فکری و فرهنگی، در برابر شرکتهای خارجی، و بالاخره در برابر تمدن مادی، مایۀ ننگ نیست؟
(353)فرض کنیم که اصلاً اسرائیلی وجود نداشت، آیا وضع ما بهتر از این بود؟ تنها کاری که اسرائیل کرده، این بوده که واقعیت جامعۀ ما را برملا و ضعف ما را آشکار کرده است، نه کمتر و نه بیشتر. چرا شکست خوردهایم؟ هر انسان و هر جامعهای اگر جای ما بود، تقریباً همین سرنوشت انتظار او را میکشید. برای پیدا کردن علت شکستمان، لازم نیست اینجا و آنجا به دنبال عوامل جزئی بگردیم؛ باید واقعیت تکتک افراد این امت را بررسی کنیم و ببینیم افکار و اعمالشان چگونه است و اصلاً انگیزۀ آنان از کارهایشان چیست؟
(354)شهادت امیر مؤمنان(ع) مناسبتی است که بتوانیم عیوب خودمان را بررسی کنیم. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «علی با حق و حق با علی است. هرکجا علی باشد، حق نیز بر محور او میگردد.»«184» واژۀ «امام» در لغت چیزی شبیه تراز است که راستی و کجی دیوار را نشان میدهد. سخن پیامبر(ص) دربارۀ علی(ع) هم همین را میرساند. پیامبر فرمود: «أنا مَدینة العِلمِ وَعَلِیٌّ بابُها»«185» (من شهر علمم و علی دروازۀ آن است) و فرمود من ترازوی اعمالم و علی شاهین آن ترازوست.
(355)علی آینهای است که حقیقت انسان مسلمان و مؤمن را نشان میدهد.
196