بعد درونی شخصیت امیرالمؤمنین(ع)
(337)آیا به سود کسانی که به او خدمت میکردند، کار میکرد؟ باز سیره و وضعیت امام میگوید: خیر. طلحه و زبیر همواره در صدد واگذاری خلافت به امام بودند و از طرفداران او در شورا و از اولین کسانی بودند که بعد از رسیدن او به خلافت با او بیعت کردند. این دو وقتی نزد امام آمدند تا سهم خود را از خلافت مطالبه کنند و امام صورتحسابهای آنان را پرداخت کند، حضرت شمع بیتالمال را خاموش کرد و شمع دیگری افروخت و گفت: اولی از بیتالمال بود و من هرگز برای کارهای شخصی از آن استفاده نمیکنم.
(338)پس انگیزۀ امام از فعالیتهایش چه بود؟ آیا غیر از رسیدن به دنیا، انگیزۀ شخصی دیگری داشت؟ خیر. در جنگ احزاب، در آن روز سخت و طاقتفرسا که مسلمانان به ستوه آمده بودند و جانها به لب رسیده بود و گمانهای نابجا به خدا میرفت،«173» امیر مؤمنان(ع) به نبرد عمرو بن عبدود عامری، پهلوان کفار، رفت و بر او پیروز شد، ولی پیش از آنکه کارش را یکسره کند، عمرو بن عبدود به او جسارت کرد. حضرت از روی سینۀ او بلند شد و دور میدان چرخی زد تا عصبانیتش فرو نشیند. آنگاه برگشت و او را کشت و فرمود: نخواستم خشم خود را در اجرای خواستۀ پروردگارم دخیل کنم.
(339)علی کسی را نمیکشد، مگر انسانـی را کـه بـه میکروبـی تبـدیل شده و هزاران نفر از همنوعانش را از بین میبرد. علی بدون فرمان خدا دست به کشتن کسی نمیزند و خدا به کشتن کسی فرمان نمیدهد، زیرا بندگان خود را دوست دارد. ولی گاهی انسان به عنصر فساد و شر تبدیل میشود. در این وقت، به حکم خدا، قانون به قتل او دستور میدهد و آن کس که
189