عید غدیر، عید ولایت
گویند و در ناخوشیهای روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختیهای زندگی نمونهای برایشان نشوم؟ مرا نیافریدهاند تا خوردنیهای گوارا سرگرمم سازد، چون چارپایی بسته که به علف پردازد یا آن که واگذارده است و به این سو و آن سو رود و شکم را از علفهای آن بینبارد و از آنچه بر سرش آرند، غفلت دارد.)
(274)نیز فرموده است: «لَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَیتُ اَلطَّرِیقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا اَلْعَسَلِ وَلُبَابِ هَذَا اَلْقَمْحِ وَنَسَائِجِ هَذَا اَلْقَزِّ وَلكِنْ هَیهَاتَ أَنْ یغْلِبَنِی هَوَای وَیقُودَنِی جَشَعِی إِلَى تَخَیرِ اَلْأَطْعِمَـة وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ اَلْیمَامَـة مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِی اَلْقُرْصِ وَلاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ»«137» (و اگر میخواستم میدانستم چگونه عسل پالوده و مغز گندم و بافتۀ ابریشم را به کار برم. لیکن هرگز هوای من بر من چیره نخواهد شد. و حرص، مرا به گزیدن خوراکها نخواهد کشید. چه، شاید در حجاز یا یمامه کسی حسرت گردۀ نانی برد یا هرگز شکمی سیر نخورد.)
(275)اینگونـه مسئولیتپذیـریهایـی که در زنـدگی امـام مشـاهـده میکنیم، انسان را به شگفتی میآورد و اعتماد او را به سیرۀ حاکمان جلب میکند. حاکم سخاوتمند کسی است که الگوی ملت خود باشد. چگونه ممکن است انسانی غذا نخورد؟ مگر نه این است که خداوند نعمتهای پاکیزه را برای انسان آفریده است؟ چرا، ولی برای انسانهای عادی. حاکم و فرمانروا باید همچون ضعیفترین زیردستان و افراد تحت حکومت خود زندگی کند. از این رو، امام هنگامی که حکومت را در دست داشت، نمیپذیرفت که سیر بخورد، مبادا که در حجاز یا یمامه کسی باشد که حسرت نان داشته یا سیر نخورده باشد. او خود را در برابر مردم مسئول میداند و میان آنها فرق نمیگذارد. ایشان در نامۀ معروفش به فرماندار
155