امام علی(ع) و پویایی رهبری
أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللهِ.» علی از در خانه بازگشت و گفت: «ای فاطمه، آیا میخواهی این صدا بر بالای مأذنه باقی بماند؟» فاطمه گفت: «آری.» امام فرمود: «پس باید صبر کنی.» امام دوباره در صدد بیرون رفتن از خانه برآمد که فاطمه خود را جلو او انداخت و از او خواست که بازگردد و از فرزندانش نیز برای منصرف کردن پدر کمک گرفت. و ماجرا پایان یافت.
(121)چه عاملی مانع حـرکت امام شـد؟ میدانیـم اعراب کـه بیشتـر آنان از قبایل شبهجزیره بودند، در انتظار فرجام جنگ محمد و پسر عموهایش بودند. قبایل با محمد دشمنی نکردند، همچنانکه او را یاری نیز نکردند. تنها نیازمندان و مستمندان یا به اصطلاح امروزی، پابرهنگان بودند که اسلام آوردند. اشراف و رؤسای قبایل و بزرگان اسلام نیاوردند، بلکه در انتظار نتیجۀ نبرد محمد با قریش در مکه ماندند. قریش سرور عرب و قویترین و ثروتمندترین قبیله به شمار میرفت. سرانِ آن، که پسرعموهای محمد نیز بودند، همه به یکدیگر میگفتند: منتظر بمانیم تا ببینیم محمد با عموزادههایش چه خواهد کرد و چه کسی پیروز خواهد شد. این درگیری ربطی به ما ندارد، بلکه میان بزرگان است، یعنی محمد و پسرعموهایش. هر یک پیروز شدند ما با او خواهیم بود. از این رو بلافاصله پس از فتح مکه، یعنی روزی که خداوند مکه را به دست پیامبر فتح کرد و پیامبر بر پسرعموهایش پیروز شد، همۀ اعراب اسلام آوردند. در سورۀ فتح آمده است: «إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ. وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا.»«65» پیش از فتح مکه، تعداد مسلمانان به هزار نفر نمیرسید، البته غیر از قبیلۀ اوس و خزرج یعنی انصار. اهالی مدینه، این رنجدیدگان و مستمندان نزد عرب ارزشی نداشتند، زیرا بهشدت مستضعف بودند. اما پس از فتح مکه، همه گروه گروه وارد دین خدا شدند.
76