علی(ع) موحد بود و بس
چگونه دوستیای؟ دوستیای که حضرت صادق(ع) میگوید. شخصی از حضرت صادق(ع) میپرسد که ما نام شما را بر اولاد خود میگذاریم، آیا این به کمک ما میآید. حضرت میفرماید: بله «و هَلِ الدِّینُ إلَّا الحُبُّ.»«32» آیا دین جز دوستی چیزی هست؟ بعد برای اینکه اشتباه نشود، میگوید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّه.»«33» کسی که خدا را دوست دارد، پیرو پیغمبر خداست. بنابراین، ایمان علی و کمال ایمانش موجب میشود که جزو دین شود و پیامبر بفرماید: «لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی.»«34» آن ایمانش است. علی چون ایمان کامل است، واکنشهای متفاوتی در مقابل دنیا دارد. گاه به نظر میرسد که برای دنیا حرص میزند و دنبال خلافت میرود. گاهی هم میگوید: ای دنیا، «غُرّی غَیری...»«35» برو دور شو، من طلاقت دادم. برای چه؟ برای اینکه علی دنیا را فقط برای اقامۀ حق و ابطال باطل میخواهد. اگر در دنیا حقی اجرا نشود یا از باطلی جلوگیری نشود، به درد علی نمیخورد. پس دنیا را برای خدا میخواهد.
(53)میخواهیم به این نتیجه برسیم که شجاعتش بـرای خداست و به امر خداست و به اتکای خداست و ترسش در مقابل خداست. از فقر نمیترسد. اعتماد به خدا دارد. کریم است. امساکش هم برای این است که نمیخواهد مال مسلمان را بگیرد و به برادرش بدهد. طلب دنیایش برای اقامۀ حق و ابطال باطل است. وقتی هم که این هدف حاصل
38