سورۀ عصر -1
خالق متحول میشود. آدمی با ایمان خود به خداوند قوی پیوند دارد. از همینرو، با اتکای به خداوند حق به موجودی قوی متحول میشود. آدمی به حق دگرگون میشود. اکنون فقط این بحث را مطرح میکنم تا این ویژگیهای چهارگانه را روشن کنم، اما در فرصت بعد تفصیل مطلب را خواهم گفت. آدمی با ایمانش قوی و جاوید و حق و، پس از آن، جزئی هماهنگ با هستی میگردد. انسان به تنهایی عمری کوتاه و امیال مختلف دارد و جدا از هستی است. اما انسان متصل به خدا و با ایمان قوی، جاودان و هماهنگ با هستی است.
(210)«إلّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ» عمل صالح، اولاً، از نتایج ایمان است. ثانیاً، ضامن بقای ایمان است. به دیگر سخن، عمل صالح فقط در ایمان مؤثر نیست بلکه ترک عمل صالح به ترک ایمان میانجامد. پس عمل صالح باعث جاودانگی انسان و بقای اوست. این نکتۀ دوم است که عمل صالح سودِ ساعاتی است که در زندگی از دست میرود.
(211)شرط سوم و چهارم سفارش به حق و سفارش به صبر است. بیشک، هر انسانی به تنهایی هر اندازه هم که توانمند و مجاهد باشد از محیط و جهان زندگی خود متأثر میشود. از همینرو، باقی ماندن در خط ایمان و عمل صالح جز در اندک مواردی میسر نمیشود، مگر آنکه گروهی شکل بگیرد. ما به این گروه جامعه میگوییم. اگر گروه کوچک باشد به اصطلاح امروز آن را حزب و جمعیت و جناح و تشکل مینامیم. انسان به تنهایی نمیتواند راه درست بپیماید، منفعل میشود و گمراه. آدمی با گروه میتواند، موفق شود. به همین علت باید سفارش به حق کرد. یعنی من حق را به تو گوشزد میکنم و تو هم به من حق را میگویی. همچنین، از آنجا که راه دشوار است باید یکدیگر را به صبر سفارش کرد. این شرط اساسی باقی ماندن ایمان و عمل صالح است. پس از این نوبت
140