سورۀ عصر -1
قرار میدهم. این معنای عرفی قسم است. این معنا همۀ آن چیزی نیست که در قرآن کریم آمده است، زیرا قرآن کتابی است که به هیچ عنوان باطل در آن راه ندارد و شکی در آن نیست، به ویژه در هم سخنی خداوند با پیامبر لزومی به این تأکیدات و سوگندها دیده نمیشود. در اینجاست که معنای دیگری برای سوگند روشن میشود. این معنا توجه و جلبِ نظر شنونده به قداست چیزی است که به آن سوگند خورده شده است. هرگاه میگویم: سوگند به انجیر و زیتون و به طور مبارک و به این شهر ایمن و سپس آنچه را میخواهم، میگویم، شنونده احساس میکند آنچه بدانها قسم خورده شده است، اموری مقدساند، در غیر این صورت چرا به آنها قسم خورده شده است؟ مثلاً تو میخواهی به کسی تأکید کنی به شخص احترام میگذاری. یکی نزد تو میآید تا پشت سر آن شخص فتنهانگیزی کند. تو متوجه این مسئله میشوی و میگویی که به جان آن شخص قسم من فلان کار را میکنم. شنونده از این سخن چه میفهمد. او در مییابد که زندگی آن شخص برای تو عزیز است و از همینروست که به آن قسم میخوری. تو با این قسم مقصودت را رساندهای و به صورت غیرمستقیم او را متوجه کردهای.
(197)بنابراین، تنها فایدۀ سوگند تأکید بر درستی سخن نیست، بلکه سوگند آثار دیگری هم دارد که همان جلبِ نظر شنونده به قداست چیزی است که بدان سوگند یاد شده است. پس اگر در قرآن به انجیز و زیتون سوگند خورده شده است، هر کسی میفهمد که انجیر و زیتون مقدساند. معنای سوگند در قرآن، افزون بر معنای عادی سوگند، توجه دادن به قداست آن چیزی است که قرآن بدان سوگند یاد کرده است.
(198)بنابر آنچه گفتم ما میتوانیم قداست برخی اشیا را از قرآن دریابیم. اما این پرسش مطرح میشود چرا قرآن میخواهد نظر شنونده را به قداست
132