سورۀ فیل و قریش -2
به دعوت پیامبر اهانت و آن را مسخره میکردند و بیمارگونه میخواندند به آن شک و برای خود پیامبر توطئهچینی میکردند. پس، اگر خدشه و مخالفت با واقعیت یا دروغ و اشتباهی در سخنان پیامبر مییافتند، آن را بهانه میکردند و قرآن را انکار. پیامبر در برابر دیدگانشان و در میان آنان 45 سال زندگی کرده بود و شاید نیمی از شنوندگان بیش از این عمر داشتند. آنان گرد هم آمدند و پیامبر به آنان گواهی میدهد و میگوید: «أَلَم تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصحابِ الفِیلِ. أَلَم یَجعَل کَیدَهُم فِی تَضلِیلٍ. وَ أَرسَلَ عَلَیهِم طَیراً أَبابِیلَ. تَرمِیهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجِّیلٍ. فَجَعَلَهُم کَعَصفٍ مَأکُولٍ.»
(170)واقعه در روزگار آنان رخ داده بود و آنان تفاسیر عقلگرایانۀ امروز را نمیدانستند. چنان که گفتم محمّد عبده «الطیر» را به میکروب و بیماری واگیردار تفسیر کرده است. آنان این معنا را نمیفهمیدند، زیرا میکروب بعدها کشف شد.
(171)آنان میدانستند که «الطیر» به معنای پرنده است، و ابابیل یعنی دستهای پس از دستهای و این دستهها سنگهای گلی به سوی سپاه ابرهه پرتاب و آنان را چون کاهِ پسمانده کردهاند. این واقعه در برابر دیدگان آنان رخ داد. اگر در گفتۀ پیامبر کمترین دروغ و اشتباهی بود، به آن اعتراض میکردند و پاسخش را میدادند و به این لغزش تمسک و به آن احتجاج میکردند. نبودِ این مسائل دلیل منطقی روشنی بر درستی این واقعه است؛ واقعهای که مبدأ تاریخ عرب شد. این مسئله تعجببرانگیز نیست، زیرا جنودِ آسمانها و زمین در اختیار خداوند است. این معجزه نیز مانند بسیاری دیگر از معجزات به ارادۀ خداوند اتفاق افتاد تا از خانهاش صیانت کند؛ خانهای که آن را برای معتکفان و طوافکنندگان و ساجدان و راکعان فراهم کرده است. نیز، برای اینکه این خانه را خاستگاه
109