سورۀ فیل و قریش -1
وَ أَرسَلَ عَلَیهِم طَیراً أَبابِیلَ. تَرمِیهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجِّیلٍ. فَجَعَلَهُم کَعَصفٍ مَأکُولٍ.»
(159)داستان اصحاب فیل را همه میدانند. خلاصۀ آن چنین است: در شبه جزیره و به طور مشخص در یمن حاکمی سرکش و قدرتمند به نام ابرهـة بن الأشرم یا ... بود. این مرد از جانب نجاشی، امپراتور حبشه، حاکم یمن شده بود. در آن دوران یمن به اشغال حبشه درآمده بود. اگر نقشۀ جغرافیایی را مشاهده کرده باشید، حبشه را در غرب دریای سرخ و یمن و بخشی از حجاز را در شرق دریای سرخ میبینید. از همینرو، همیشه میان حبشه و این بخش از شبهجزیره اختلافاتی وجود داشت. گروهی از یاران پیامبر از جمله جعفر به حبشه مهاجرت کردند. در آن زمان پادشاه حبشه یمن را اشغال و ابرهه را امیر آنجا کرد. در این باره نیز داستانهایی نقل کردهاند که آن منطقه دو امیر داشت؛ یکی از آنان بر دیگری چیره میشود، اما پادشاه حبشه خشمگین میشود و ابرهه را امیر آن سرزمین میکند. این داستانها خارج از بحث ما هستند و دلیل و سند تاریخی هم ندارند، یا دست کم من سند تاریخی آن را ندیدهام.
(160)ابرهه، حاکمِ یمن، مردی فعال بود و میخواست یمن را کشوری پررونق و شکوفا کند. او به فکر جذبِ گردشگران و مسافران افتاد. او میدید که کعبه زیارتگاه عرب است و ثروتمندان ساکن مکّهاند و هر ساله هزاران و صدها هزار نفر به زیارت کعبه میروند و همین مسئله سبب رونق مکّه و وفور نعمت در آنجاست. او اندیشید که بنایی مانند کعبه برای جذب زوار و حجاج بسازد و آنان را از کعبه دور و متوجه زیارتگاه خود در یمن کند. از اینرو، معبدی بزرگ و بسیار عظیمتر از کعبه ساخت. جالب است بدانید که کعبه به هیچ وجه زرق و برقی ندارد؛ بلکه خانهای از سنگهای سیاه است. شکوه و عظمت کعبه عظمتی الهی است. او خانهای مجلل ساخت
99