سورۀ ماعون
(154)مردم بزرگی و مجد کسب کنم. این نماز باطل است. حتی این مسئله دربارۀ مستحبات هم صادق است. مثلاً من بنابر عادت قنوت نمیخوانم و یا یک تسبیح و یک تکبیر بیشتر نمیگویم، اما به سبب حضور شخص دیگری در آغاز نماز هفت بار تکبیر میگویم. ریا در مستحبات نماز هم مبطل است. ریا بیماری دشواری است. آدمی از جایی که گمان نمیبرد، گرفتار ریا میشود. اگر آدمی هوشیار نباشد و اگر به دقت انگیزههایش را در نماز، چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی، بررسی نکند، گرفتار این بیماری میشود. بیشک نمازی که از روی ریا باشد، انسان را از خدا دور میسازد. باید به این مسئلۀ مهم توجه داشته باشیم. نمازی که برای خداست آدمی را به خدا نزدیک میکند. و نمازی که برای خدا نباشد آدمی را از خدا دور میکند: ای کاش نماز نمیخواند. چرا؟ زیرا نمازی که برای خداست، ایمان را قویتر میکند، چون آدمی ایمانش را در عملش به کار گرفته است. گویی ایمان به خدا را تغذیه میکند. این سخن ضمن بیش از پانزده روایت در تفاسیر شیعه و سنی آمده است. بیشتر این روایات از پیامبر اکرم است.
(155)طبیعتاً آیۀ «وَ الَّذینَ یَمنَعُونَ الماعُونَ» نشانه و رمز است؛ یعنی کسانی که مانع همکاری و کمک به همسایه میشوند، کسانی که کمک خود را از خلق خدا دریغ میکنند. بار دگر به نقطۀ آغاز رسیدیم؛ نمازی که ستون دین است، نمازی که مسئلۀ اصلی دین است، اگر همراه با سهلانگاری باشد و یا از روی ریا باشد و یا همراه با نادیده گرفتن نیاز دیگران باشد، پس وای بر نمازگزاران. میبینیم که این سورۀ مبارک چگونه ابعاد گوناگون دین را با هم پیوند میزند: میان ایمان به خدا و تصدیق روز جزا و نماز برای خدا و تلاش برای اصلاح نیت و خدمت به یتیم و کمک به یتیم و همکاری و کمک به دیگران پیوند برقرار میسازد.
95