سورۀ نصر
(114)«إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ» هنگامی که یاری خدا و پیروزی از طرف او برسد. در این آیه «فتح» مشخصاً ذکر شده است. مفسران گفتهاند مراد از فتح فتحِ مکّه است یا فتح مکّه یکی از بارزترین مصادیق آن است: چون یاری خداوند و فتح مکّه به دست تو فرا رسد.
(115)چه بسا شما داستان فتح مکّه را شنیده باشید. پیامبر بنابر اسباب گوناگونی وارد مکّه شد، از جمله اینکه مکّه عبادتگاه و زیارتگاه و قبلۀ مسلمانان بود و نمیتوانستند این سرزمین پربرکت را نادیده بگیرند و برای فتح آن نکوشند. اما چرا باید فتح میشد؟ آیا مسلمانان نمیتوانستند به مکّه بروند و بیخطر حج را به جای آورند، چنان که برای همۀ عربها پیش از اسلام حق به جای آوردن حج خانۀ خدا وجود داشت؟ پاسخ این پرسش منفی است، زیرا که اهل مکّه، به ویژه قریشیان، نمیتوانستند خونبهای خویشان مقتولشان را بستانند و انتقام بگیرند و از این مسئله دلگیر بودند. از همینرو، اجازه نمیدادند حتی یک مسلمان به حج رود. اهل مکّه آنچنان که به همۀ عربها اجازه میدادند، در برابر مسلمانان کوتاه نمیآمدند و نمیگذاشتند آنان به مکّه بیایند. پس باید حج مسلمان با زور به آنان تحمیل میشد. زیرا، اهل قریش به حقوق آنان و دیگران تجاوز کردند و مانع ادای مناسک حج مردم شدند. کعبه و خانههای پیرامونش به ملکیت کسی درنمیآید، و اگر ملک کسی شود، چنان که میدانید از آنِ سلطان مکّه میشود در حدیث آمده است اگر خواستند کعبه را وسعت بخشند، میتوانند مالکِ خانههای پیرامون کعبه شوند و آنان را از میان ببرند، زیرا کعبه نخستین خانهای است که برای مکّیان نهاده شده است. مکّه و کعبه ملکِ هیچ کسی نمیشوند. اگر کسی از به جا آوردن حج منع شد، باید با زور حج را به جای آورد. نخستین سبب حملۀ پیامبر به مکّه، عبادت مسلمانان و جلوگیری اهل مکّه از به جای آوردن این واجب بود،
68