کار و کارگر، نهادههای تولید
اینكه میخواهیم تا حد بسیاری به اصطلاحات علمی اسلامی و دیگر مكاتب جدید فكری نزدیك شویم، عنوان مقدمه را دارد. پس ضرور است تا اندكی این اصطلاحات را فرا گیریم.
(252)یكی از تعاریف این است كه كار بخشی از انسان است، مانند هر قطعۀ مادی. یعنی انسان از قطعاتی تشكیل شده است. انسانی كه میبینیم، سر دارد، پا دارد، گوشت دارد؛ اینها قطعاتی از انسان هستند. كار نیز حقیقتاً قطعهای از انسان است، نه به صورت مجازگویی و یا با تسامح، زیرا كار فعالیت بدنی و فكری است. مثلاً اگر من این زیرسیگاری را بلند كنم، كاری انجام شده است، یا اگر سخن بگویم یا فكر كنم، باز هم كاری صورت گرفته است. این كارها انرژی و نیروست، یعنی همان نیرویی كه برای بلند كردن این زیرسیگاری یا حركت دادن زبان و یا تحریك سلولهای مغز در هنگام تفكر به كار بستهام.
(253)این نیرو در حقیقت چیست؟ این نیرو تبدیل ماده به انرژی است. این مسئله بحثی است كه امروز نیز از نظر فلسفی و از نظر دیدگاه اینشتین دربارۀ تبدیل ماده به انرژی مطرح است.
(254)انسان هنگامی كه كاری میكند، سلولهای جسم خود را به انرژی تبدیل میكند. هنگامی كه من نشستهام و كاری نمیكنم، در جسم من موادی به صورت سلولها و مواد غذایی در خونم وجود دارد؛ موادی از انواع مختلف ویتامینها و مواد قندی و غیر آن، كه در خون موجود است. بخش عمدهای از این مواد در اعضای مختلف بدن انبار میشود. چنانكه میدانید كبد یكی از این انبارهاست كه مقدار بسیاری از مواد غذایی بدن را در خود ذخیره میكند. یا برخی اعضای دیگر مثل مغز استخوان یا طحال كه محل ذخیرۀ گلبولهای سفید است. در مكانهای مختلف بدن مقداری مواد غذایی میبینیم كه در هر عضوی نگه داشته میشود.
149