شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

کار اعتقادی و کار اقتصادی

<
>

بنا بر مفهوم دینی و آنچه قرآن می‌گوید: «فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا»«128» جزئی نامتناهی وجود دارد.

(240)این مسئله روشن است. هنگامی که انسان چیزی می‌خواهد و برای تأمین آن تلاش می‌کند؛ مثلاً مال و اموال می‌خواهد و میلیون‌ها میلیون مال به دست می‌آورد، باز هم بسنده نمی‌کند و بیشتر می‌خواهد. خانه می‌خواهد، ماشین می‌خواهد، مقام می‌خواهد، شهرت هم می‌خواهد. انسان به هر خواستۀ مادی که برسد، قانع نمی‌شود و بیشتر از آن را می‌خواهد. این مسئله نشان‌دهندۀ حس بی‌نهایت‌طلبی انسان است. خواسته‌های انسان حد ندارد؛ اما عرصۀ مادی انسان محدود است. عرصۀ مادی انسان کرۀ خاکی است؛ ابتدا خانه و بعد روستا و کشور و کرۀ زمین و در نهایت، همۀ جهان مادی.

(241)انسانی که برای مال بیشتر می‌کوشد، همیشه در حال نزاع است، زیرا مقدار کسبِ مادیات در خانۀ او محدود است. این مقدارِ محدود بلندپروازی‌های او را کفایت نمی‌کند. بالطبع، او سهم خود را می‌ستاند و می‌خواهد سهم برادر و خواهر و پسرعمویش را هم در خانه بستاند. همین حالت در شخص دیگر هم وجود دارد. پس نزاع از درون خانه آغاز می‌شود و سپس در روستا. منابع مادی روستا محدود است و فرد را راضی نمی‌کند. بخشی از اموال روستا را می‌گیرد و باز هم بیشتر می‌خواهد و در اینجا با دیگران برخورد می‌کند. او روستا و ریاست روستا و مقام‌های روستا را می‌گیرد، اما باز هم بیشتر می‌خواهد. پس با دیگران درگیر می‌شود. این نزاع از خانه به روستا و از روستا به شهر و از شهر به کل جامعه منتقل می‌شود. نزاع طبیعت خواسته‌های نامتناهی و مکاسب محدود است و آن‌گونه که مارکس می‌گوید، نتیجۀ نزاع طبقاتی نیست.

140