شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

کار اعتقادی و کار اقتصادی

<
>

جزئی از وجود انسان است که هدفش تحقق کمال آدمی است. این‌ها خلاصه‌ای بود از آنچه در جلسۀ گذشته گفتیم.

(236)اگر بپذیریم که فرد به‌علاوۀ کار جامعه را تشکیل می‌دهد، بدین نتیجه می‌رسیم که ما دو گونه جامعه داریم. یک‌ گونه جامعه کارش اعتقادی است و گونۀ دیگر جامعه کارش مادی است. این نقطۀ آغاز است. باید ادامه دهیم تا ببینیم این تقسیم‌بندی ما را به کجا می‌برد.

(237)بالطبع، کار مادیِ اقتصادی نمایش‌دهندۀ وجود انسان است، زیرا انسان، کار متراکم است. هنگامی که انسان کاری برای جامعه می‌کند، در واقع، خود را نشان می‌دهد. آدمی با کار از خود مایه می‌گذارد و ذات خود را تبدیل به آن کار می‌کند. بنابراین، هرگاه کار مادی باشد، انسانِ دهندۀ کارِ مادی، به‌تدریج به انسان مادی بدل می‌شود.

(238)طبیعتِ تعامل میان انسان و کارش، باعث می‌شود که به‌تدریج کار مادی انسان را به انسان مادی تبدیل کند، یعنی به انسانی که فقط به انگیزۀ منفعت حرکت می‌کند، زیرا او در مقام فرد به تدریج یاد می‌گیرد و در جامعه‌ای زندگی می‌کند که حرکتی ندارد و کاری نمی‌کند، مگر با انگیزۀ مادی. در این حالت، انسان موجودی مادی می‌شود که برای کسب مالِ بیشتر تلاش می‌کند؛ یا بنا بر تعبیر دینی، مال و مادیات إله او می‌شود. إله یعنی قدس‌الأقداس و محرک اول. با این بیان، به سهولت روشن می‌شود که چگونه نزاع در منطق جامعۀ مادی، جزئی از زندگی و جامعه است.

(239)خواهش می‌کنم توجه کنید. انسان مادی کسی است که برای کسب بیشتر و بیشتر و بیشترِ سود تلاش می‌کند. این سرشت انسان است و این نزاع است. علت این است که خواسته‌های انسان نهایت ندارد. در انسان

139