شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

مالکیت در اسلام - 3

<
>

(225)عرضه‌ و تقاضا باعث‌ بی‌ارزش‌ كردن‌ تلاش‌ آدمی‌ و طبیعت‌ است‌ و آن‌ها را عوامل‌ ثانویِ‌ ارزش‌گذاری‌ به‌ حساب‌ می‌آورند،«125» زیرا اگر در درازمدت‌ چیزی‌ مورد نیاز آدمی‌ باشد، تلاش‌ و كار متوجه‌ آن‌ خواهد شد و اگر چیزی‌ گران‌ باشد، باز هم‌ تلاش‌ آدمی‌ متوجه‌ آن‌ می‌شود، تا سود بیشتری‌ كسب‌ شود. بنابراین، اساس‌ ارزش‌گذاری‌ عرضه‌ و تقاضا نیست، بلكه‌ تلاش‌ و طبیعت‌ است.

(226)از طرف‌ دیگر، ما اساساً، مالكیت‌ را به‌ مفهومی‌ كه‌ در سرمایه‌داری‌ هست، نمی‌پذیریم. ما نمی‌توانیم‌ بپذیریم‌ كسی‌ مالك‌ چیزی‌ باشد و آن‌ را برای‌ سگ‌ وصیت‌ كند. در اسلام‌ چنین‌ چیزی‌ نیست. در اسلام‌ نمی‌توان‌ ورثه‌ را محروم‌ كرد، یا ارث‌ را در دریا ریخت، یا احتكار كرد یا تا مرز خفگی‌ خورد. مالكیت‌ غربی‌ هر نوع‌ تجارتی‌ را اجازه‌ می‌دهد. تجارت‌ هر چیزی، و هرگونه‌ و هر اندازه‌ كه‌ مالك‌ بخواهد و به‌ هر شكلی‌ كه‌ او می‌پسندد. از همین‌ روست‌ كه‌ طغیان‌ می‌شود. در حالی‌ كه‌ اساساً‌ مالكیت‌ در اسلام‌ امانت، میزان‌ سود محدود، احتكار و ربا حرام‌ و خمس‌ واجب‌ است. همچنین‌، ارث‌ تقسیم‌ می‌شود. بنابراین، مالكیت‌ امانت‌ و مسئولیت‌ است‌ و مالكیتِ‌ مطلق‌ از آنِ‌ خداوند است. ما جانشینان‌ خداوندیم.

(227)به‌ یاد می‌آورم‌ اولین‌ كنفرانسی‌ كه‌ در مكه‌ شركت‌ كردم، به‌ دعوت‌ «اتحادیۀ جهان اسلام» بود. در آنجا در كمیتۀ‌ فرهنگی‌ مالكیت‌ را امانت‌ و مسئولیتی‌ اجتماعی‌ تفسیر و این‌ را در جلسۀ‌ عمومی‌ ارائه‌ كردم. شخصی‌ مصری‌ كه‌ مدعی‌ دینداری‌ اصیل‌ بود، بالای‌ منبر رفت‌ و گفت: الله الله فی‌ الإسلام، كمونیست‌ از طریق‌ كمیتۀ‌ فرهنگی‌ به‌ كنفرانس‌ راه‌ پیدا كرده‌ است. مردم‌ هوشیار باشید، چه‌ كسی‌ این‌ سخنان‌ را گفته‌ است؟

133