مالکیت در اسلام - 2
آن باشد، درگیری و كشمكش حتمی است.«116» این رودررویی فقط میان سرمایهدار و كارگر نیست، بلكه دو كارگر نیز با هم اختلاف پیدا میكنند. وقتی دو كارگر با هم توافق میكنند و برای جنگ با سرمایهدار جبهه تشكیل میدهند، پس از شكست سرمایهدار، خود نیز با هم اختلافاتی پیدا خواهند كرد. این مسئله طبیعی است. اگر همۀ خواستههای آدمی فقط متوجه تملك باشد، رودررویی آدمیان همیشگی و ازلی و ابدی است. این رودررویی در معنا و مفهوم مالكیت نهفته است.
(202)اما اگر آدمی اهداف و خواستههای دیگری هم داشته باشد، اتفاق دیگری خواهد افتاد. من میخواهم خانه و ماشین و لباس داشته باشم. افزون بر این، میخواهم خداوند را از خود راضی كنم، از سختیهای مردم بكاهم، موقعیت دیگران را بالا ببرم و در معامله انصاف داشته باشم. اینها همه خواسته هستند. بدینگونه خواستههای آدمی چندگانه و پراكنده میشود و از رودررویی كاسته میشود، زیراكه در عرصۀ خوبیها میان آدمیان رویارویی وجود ندارد. من میخواهم بیش از تو نماز بخوانم، من میخواهم بیش از تو به دیگران كمك كنم و تو میخواهی بیش از من كمك كنی. در این مسئله اختلافی نیست و در صحنۀ ارزشها برخورد و رویارویی نیست، زیرا ساحت ارزشها نامتناهی است و درجۀ رضایت خداوند حدی ندارد. این مسئله خوشایند توست و خواستههایت را ارضا میكند.
(203)اینگونه نیست كه اگر تو دو صندلی داشته باشی و من یكی، بدینمعناست كه من از تو پستترم. خیر، من با صندلی دوم انسان خسته یا نیازمندی را شادمان كردهام و در نتیجه، رضای خدا را به دست آوردهام.
122