مالکیت در اسلام - 2
(196)اقتصاد در اسلام بخشی از فقه است، یعنی اقتصاد اسلامی احكام خداوند است. اقتصاد در اسلام بر ایدئولوژی و اخلاق و ارزشهای مشخصی بنا شده است. برخی از چشماندازهای این مسئله را عرض میكنم.
(197)یكم: قیود و شروطی كه دربارۀ مالكیت بیان كردیم، در تجارت و بیع و خیارات و شروط بیع نیز اعتبار دارد. این سخن بدینمعناست كه آزادی، آنچنانكه در قانون مدنی آمده است، وجود ندارد؛ انسان اختیار دارد هر كاری بكند، اما در محدودهای معین.«110»
(198)دوم: اگر خداوند هر نیازی از نیازهای آدمی را برآوَرَد، نعمت است، و آدمی نیازهای گوناگونی دارد. بنابراین، مالكیت یگانه خواستۀ انسان نیست. خواهش میكنم به این مسئلۀ اساسی توجه كنید. چرا مالكیت و سرمایهداری آدمی را از پای در میآوَرَد و او را از میان میبَرد؟ زیرا انسان بلندپرواز است و حق هم همین است. وقتی خداوند میگوید: «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي»«111» یعنی این موجودِ مادیِ از گِل آفریدهشده را شبیه خداوند ساخته است. از همین روست كه اگر دنیا را صاحب شوی، باز هم چیز دیگری میخواهی. اگر علم دنیوی به دست آوردی، همچنان خواهان علم جدیدی هستی. آیا اینگونه نیست؟ چه كسی به كمال و مقام و ثروتی كه میرسد، راضی میشود؟ هرگز، هر اندازه خوراكی و نوشیدنی و راحتی و زیبایی و علم و اخلاق و عبادت به آدمی دهیم، او بیش از آن را میخواهد.
(199)امام باقر نزد پدر خود، امام سجاد(ع) رفت، و او را دید كه چنان عبادت كرده است كه رنگش از شب زندهداری زرد شده است و
120