مالکیت در اسلام - 1
(176)در این سلسله بحثهای فرهنگی میخواهیم دربارۀ اقتصاد سخن بگوییم. پیش از هر چیزی باید بگویم كه من كارشناس اقتصادی نیستم. مدرك دانشگاهی من در رشتۀ اقتصاد است و فارغالتحصیل دانشكدۀ حقوق دانشگاه تهران در رشتۀ «حقوق در اقتصاد» هستم. اما با همین اندازه تحصیلات، یعنی لیسانس، میتوانم مسائل كلی اقتصاد را دریابم، و دربارۀ جزئیات مسئله ادعایی ندارم.
(177)ما برای تبیین ایدئولوژی به اصول كلی اقتصاد نیاز داریم. یعنی با این مایه میتوانیم نظریۀ ماركس، نظریۀ ارزش اضافی و مسئلۀ توزیع را به آسانی نقد كنیم. من حدود15 - 14 سال پیش، یك پژوهش مفصل دربارۀ مسئلۀ توزیع انجام دادهام كه در مجلات فارسی به چاپ رسیده است.«102»
(178)ثروت چگونه توزیع میشود؟ این بحثی است كه إنشاءالله در آینده بدان خواهیم پرداخت. امروز میخواهیم به موضوعی بپردازیم كه مهمترین موضوع اقتصاد اسلامی و مهمترین تفاوت میان اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد كمونیستی و اقتصاد میانه است، زیرا كه اقتصاد میانه هم داریم.
(179)به نظر ما اقتصاد اسلامی اصول و مبانی بسیاری دارد، از جمله حرمت ربا، حرمت احتكار و غیر از آن. اما اساس و جوهر اقتصاد اسلامی معنای مالكیت در اسلام است. معنای مالكیت در اسلام را چگونه میفهمیم؟ در این باره میتوانیم به مسائل دیگر نیز بپردازیم. به هر حال، این مسئله بسیار پراهمیت است. ابتدا باید به یكی از مشكلات اساسی، كه همان مسئلۀ «تشابه» یا «شُبه» است، اشاره كنم. «شُبه» به این
112