ویژگیهای حقوق مالکیت در اسلام
ملكیتِ خود دست میكشد،«90» و از حق مطلق شرعی و نیاز اساسیِ خود صرفنظر میكند. نه از این رو كه او دیوانه است، بلكه به این علت كه او رضای خدا را میخواهد، كه مهمتر است. میخواهیم این بحث، یعنی اخلاق والا در اقتصاد اسلامی را، با نكتهای ظریف به پایان برسانیم. نكتهای كه ژرفای تأثیر اسلام را در خلق انگیزههای دیگری، به جز مالكیت، نشان میدهد. اشاره كردیم كه مجروحان تشنه، وقتی آب به آنان میرساندند، جان برادرانشان را بر خود ترجیح میدادند. در قرآن آمده است: «وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا».«91»
(162)این آیه بدین معناست كه در بخشش و بذل، خِسّت نورز. دست به گردن بستن یعنی شخص بر همه چیزِ خود حریص باشد و به هیچ عنوان نخواهد به دیگران چیزی بدهد، پشیزی هم خرج نكند. كسانی هستند، اعم از بزرگ و كوچك، كه بخیلاند؛ نه زبانشان در خدمت مردم است و نه دستشان در كار خیر برای مردم و نه اموالشان در راه خدمت به مردم. این امر مردود است.
(163)از سوی دیگر، نباید بیاندازه هم دست و دل باز بود. چنان گشادهدست نباش كه هرچه داری از دست برود. این هم جایز نیست. یعنی همۀ اموال خود را در راه دیگران انفاق كنی و خود ملامتشده و پر حسرت باشی. این مسئله هم در دارایی مصداق دارد و هم در تلاش. اگر همۀ تلاش شما در راه خدمت به خود باشد، پذیرفتنی نیست. اگر همۀ سعی و كوشش شما در راه خدمت به دیگران باشد و از پا در بیایی و مانند میت شوی، باز هم پذیرفتنی نیست. برخی از مردم اینگونهاند. با این كار بیمار و ضعیف
105