تجارت و ارزش اضافی
میآید. نخست چند مثال ذكر میكنیم:
(93)مثال اول: تاجر پنبه را از كشاورز مصری خریداری میكند و به كارخانجات پارچهفروشی منچستر در انگلستان میفروشد. آیا هزار كیلو پنبه در حالی كه از دست كشاورز در مصر خریداری میشود، از نظر سودمندی و فایدۀ مصرف با وقتی كه به دست كارخانهدار انگلیسی داده میشود، یكسان و همانند است؟ این مسئله درست مثل آب در كنار چشمه و آب در بیابان خشك برای شخص تشنه است.«48»
(94)مثال دوم: هنوز در بسیاری از شهرها معمول است كه یخ و برف را در زمستان در انبارهای مخصوصی برای تابستان ذخیره میكنند. چه تفاوتی از نظر سودمندی بین هزار كیلو یخ در زمستان و تابستان مییابند؟«49»
(95)مثال سوم: كشاورزی كه هنوز محصول خود را برداشت نكرده است، به علت تمام شدن محصول سال گذشته و اتفاقات زندگی مثل بیماری فرزندش به پول احتیاج مبرمی دارد. این كشاورز گندم خود را به صورت سلف میفروشد و علاوه بر تأمین احتیاجات خود، برای بالا بردن كیفیت
75