شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

ارزش اضافی

<
>

كنیم:

1. مادۀ‌ خام‌ پنبه،

2. كار كشاورز،

3. مادۀ‌ خام‌ در سوزن‌ها،

4. كار كارگر سوزن‌ساز،

5. كار كارگر ریسنده.

(79)حال‌ سؤ‌ال‌ می‌كنیم‌ مبلغ سیزده ریال‌ را كه‌ برای پنج كیلو پنبه‌ در نظر گرفته‌اید، فقط‌ باید به‌ كشاورز پرداخت‌ یا سهمی‌ را هم‌ باید به‌ مواد خام‌ اختصاص‌ داد.

(80)سه ریال‌ استهلاك‌ سوزن‌ها هم‌ به‌ همین‌ دو عامل‌ تقسیم‌ می‌شود. اگر این‌ دو مبلغ‌ را یعنی‌ سیزده ریال‌ و سه ریال‌ را ماركس‌ به‌ حساب‌ كارگر منظور كرده‌ است، باید گفت‌ كه‌ ارزش‌ پنج كیلوگرم‌ نخ‌ از بیست ریال‌ زیادتر شده، و مقداری‌ هم‌ برای‌ طبیعت‌ متراكم‌ در پنبه‌ و سوزن‌ باید منظور شود. در نتیجه‌ ارزش‌ تمام‌شدۀ‌ پنج كیلو نخ‌ از بیست ریال‌ بیشتر است‌ و سهمی‌ هم‌ برای‌ سرمایه‌دار كه‌ طبیعت‌ را به‌ شكل‌ پنبه‌ و سوزن‌ عرضه‌ می‌كند، منظور می‌شود.

(81)ب‌. در این‌ محاسبات‌ قیمت‌ پنج كیلوگرم‌ نخ‌ در بازار برابر قیمت‌ تمام‌شدۀ‌ آن‌ به‌ حساب‌ آمده‌ است. در صورتی‌ كه‌ ما ثابت‌ كردیم‌ كه‌ عوامل‌ تعیین‌كنندۀ‌ قیمت‌ در بازار، دو عامل‌ فراوانی‌ و احتیاج‌ یا عرضه‌ و تقاضا به‌ معنی‌ وسیع‌ دو كلمه‌ بود؛ بنابراین‌، اگر عرضه‌ و تقاضا موجب‌ شد كه‌ قیمت پنج كیلو نخ‌ در بازار بیش‌ از بیست ریال‌ یعنی ‌25 ریال‌ باشد، پنج ریال‌ اضافه‌ چگونه‌ باید تقسیم‌ شود، و اگر همین‌ پنج ریال‌ را بر عوامل‌ پنج‌گانۀ‌ یادشده‌ تقسیم‌ كردیم، باز هم‌ سهمی‌ نصیب‌ سرمایه‌دار خواهد شد.

(82)بدیهی‌ است‌ كه‌ در تمام‌ تولیدات‌ صنعتی‌ این‌ افزایشِ‌ قیمتِ‌ بازار

69