توزیع ثروت
را بر این اساس تشریح كنید، قدمی در راه تحقیق سود برنداشتهاید.»
(56)با این استدلال میخواهد اثبات كند كه ارزش هر كالا فقط به مقدار كاری است كه در آن به كار رفته و همین ارزش است كه به صورت نرخ كالا در بازار عرضه میشود و خرید و فروش میگردد. بنابراین، قیمتی كه از فروش كالا در بازار به دست میآید، به قانون عدالت باید به همان كارهای تولیدكننده پرداخت شود و سودی را كه سرمایهدار از فروش كالا به دست میآورد، قسمتی از ارزش كالا یعنی قسمتی از كاری است كه در تولید كالا به كار رفته است و این عمل غصب قسمتی از حقوق دیگران، یعنی كارگر است.
(57)تقسیم عادلانۀ ثروتِ تولیدشده در نظر او فقط وقتی انجام میپذیرد كه سود حاصله را به نسبت مقدار كاری كه انجام شده، تقسیم كنیم. یعنی كار كارگر، كاری كه در تولید ماشینآلات صرف شده و كاری كه در تهیۀ سرمایه انجام یافته، هر یك به نسبت از این سود استفاده كنند. این تقسیم با توجه به این اصل كه در یك تولید تمام ماشینآلات و سرمایه مصرف نمیشود و فقط باید مقدار استهلاكشده از آنها را به حساب آورد، صورت میگیرد.
(58)با این استدلال سود ویژه كه اساس ازدیاد سرمایه است، ظالمانه و غصبی محسوب میگردد، زیرا سود ویژه منافعی است كه سرمایهدار پس از پرداخت مزد كارگر و كنار گذاشتن مبلغی به عنوان استهلاك ماشینآلات و ادا كردن سود سرمایه، خواه از خود او باشد یا نه، به دست میآورد.
(59)ماركس این سود ویژه را Le plus valu یعنی «ارزش اضافی» میخوانَد و معتقد است كه اساساً سودی به وجود نیامده است تا به نفع سرمایهدار ضبط شود، بلكه آنچه به دست آمده قیمت كالا یعنی ارزش
61