افزایش ثروت
با ارزشِ عوامل تولید، زیرا كه كار متبلور در محصولِ تولیدشده، مساوی با مجموع كاری است كه در مجموع عوامل تولید متبلور شده است. این مسئله دقیقاً پاسخ منفی به سؤال مورد بحث، در خصوص تولیدات صنعتی است، چه با این استدلال ثروت و ارزش زائدی بر آنچه بوده است، به وجود نیامده است. (یعنی ثروت ثابت است.)
(36)این مباحث وسیلۀ دیگری برای حمله به سودی است كه كارفرما و سرمایهدار میبَرد، زیرا سودی كه كارفرما در این صورت و با فرض صحت این مقدمات به دست میآورد، قسمتی از حقوق كارگر محسوب میگردد.
(37)آنچه گفته شد، خلاصهای از سخنرانیهای مشروح ماركس در شورای عمومی انجمن بینالمللی كارگران (بینالملل اول) بود كه در موضوع مورد بحث به عرض رسید.
(38)ولی خوانندۀ گرامی، با توجه به دو نكتهای كه در مباحث گذشته توضیح دادهایم، در صحت این بحث تردید خواهد كرد. یكی از این دو نكته عامل تعیینكنندۀ ارزش بود كه اثبات شد عرضه و تقاضا به معنی وسیع كلمه ارزش را معین میكند، نه كار؛ و نكتۀ دیگر عامل ایجادكنندۀ ارزش و مولد ثروت بود. دانستیم كه كار بهتنهایی نمیتواند در تولید ثروت و مادۀ ارزشدار نقشی به عهده داشته باشد، بلكه این طبیعت است كه مادۀ اصلی ثروتها محسوب میشود و چون كار بر روی آن انجام پذیرفت، ثروت و شیء ارزشدار متولد میشود.«33»
(39)اینك میتوانیم مدعی شویم ثروتی كه در یك تولید صنعتی به دست
52