کار تعیینکنندۀ ارزش
شهرت، تصادف، مد و امثال این عوامل، سبب میشود كه ارزش یكی از دیگری بیشتر باشد. و بالاخره، در صنایعدستی و ماشینی از یك جنس، مثل قالی، عدم توانایی این نظریه برای توجیه و تعلیل ارزانی كالاهای ماشینی احساس میشود.
(24)با دقت در دو سؤال گذشته و مطالعه در این مثالها و امثال آن بهخوبی درك میشود كه به هیچ وجه عامل كار بهتنهایی در مقدار ارزش مبادلاتی مؤثر نبوده و آنچه بزرگترین تأثیر را دارد، همان دو عامل گذشته یعنی مقدار احتیاج به آن و فراوانی آن است كه میتوانیم از آنها به عرضه و تقاضا به معنی وسیع آن تعبیر كنیم.«28» بدیهی است كه دو عامل نامبرده بهطور متوسط و به اصطلاح ماركس، اجتماعاً سنجیده
45