کار تعیینکنندۀ ارزش
بیشتری در این خصوص صرفنظر میكنیم و به سؤال مورد بحث خود میپردازیم.
(15)با یك مطالعۀ سطحی دربارۀ اشیای مختلف، اینطور درك میكنیم كه ارزش آنها به دو عامل ذیل بستگی دارد:
الف) احتیاج اقتصادی نسبت به آن؛ بهطوری كه هر چه این نیازمندی افزایش یابد و از مادهای بیشتر استفاده شود، ارزش آن فزونی میپذیرد.
ب) كمّی و فراوانی آن در طبیعت«21» و به عبارت دیگر، در دسترس بودن اشیاء؛ به این ترتیب كه هرچه موجودی فراوانتر بود، ارزش آن كمتر میشود و هرچه كمتر یافت شود، گرانتر خواهد بود. بنابراین، ارزش هر شیئی با مقدار آن شیء در طبیعت نسبت معكوس دارد.«22»
(16)تا اینجا مطلب روشن و غیرقابل تردید بود، ولی این نوع ارزش را ذاتی و طبیعی خواندهاند و چون برحسب حالات و خصوصیات انسانی متفاوت است، فاقد اعتبارش ندانستهاند و ارزش دیگری را به نام ارزش مبادله، اینگونه تعریف كردهاند: «مقایسۀ اهمیت اقتصادی دو یا چند شیء در روابط اقتصادی افراد جامعه با هم.«23»» به عبارتی روشنتر، در كالاهای مختلف كه با نسبت معینی مبادله میشوند، آن نسبت را ارزش مبادلاتی مینامند. خواه این مبادله مستقیماً و بدون وساطت پول انجام پذیرد و خواه با پول، كه در حقیقت یك واسطۀ محض و نمایندۀ قدرت خرید و سند مقداری كالا به اجتماع است.«24» این نوع ارزش و عامل تعیینكنندۀ
42