کار تعیینکنندۀ ارزش
(5)قرن شانزدهم میلادی در اسپانیا و پرتغال میزیستهاند) و فیزیوكراتها«10» (كه علما و مؤسسین این مكتب در اواخر قرن هیجدهم در فرانسه و سایر نقاط اروپا بودهاند) و اكثر روشهای اقتصادی معاصر از این رویه تبعیت كردهاند.
(6)عدهای از دانشمندان اقتصاد، بهخصوص در قرن نوزدهم میلادی، درست در خلاف این جهت سیر كرده و تمام محصول تولیدشده را نصیب كارگر دانسته و برای سرمایه و ابزار تولید حصهای در نظر نگرفتهاند.
(7)اینها سودی را كه كارفرما از تولید برداشت میكند، ارزش اضافی یا به تعبیر صحیحتر، اضافۀ ارزش مینامند، و آن را نوعی تجاوز و سرقت نسبت به حقوق كارگر میدانند و لبۀ تیز مبارزات سیاسی و فكری خود را متوجه این سود، كه به اعتقاد آنان پایۀ سرمایهداری است، كردهاند. ماركسیستها، به پیروی از ماركس«11»، عالم معروف اقتصادی آلمان، از
38