کار تعیینکنندۀ ارزش
كرد. از نظر مؤسسینِ روشهای اقتصادی دنیا، سهم هر یك از این سه عامل در محصولات تولیدشده متفاوت است و در نتیجه، دنیا را به(3) دو گروه اصلی و چند واحد مختلف اقتصادی تقسیم كردهاند.
(4)گروهی از اقتصادیون قدیم و جدید، در این تقسیم، سهم بزرگ و عمده را به سرمایه داده و برای كارگر فقط مزد در نظر گرفتهاند، یعنی مبلغی كه با آن زندگی كارگر تأمین و مجدداً آمادۀ كار شود. این روش را «كاپیتالیسم» خواندهاند و در طول تاریخ تغییراتِ كمّی مهمی كرده است و برحسب تكامل زندگی مادی و بالا رفتن سطح زندگی، این مزد افزایش یافته و وضع زندگیِ كارگر بهبود پذیرفته است. ولی این تغییرات، در اساس، فقط تغییرات شكلی بوده و كارگر در نتیجۀ كار سهمی نداشته و كارفرما قضاوت خود را دربارۀ او تغییر نداده است؛ او یكی از ابزار كار است و با حداقل هزینهای كه با شرایط و تحولات جهان تطبیق كند، باید او را نگاهداری و حتی علاقهمند كرد.«8»
(5)مركانتلیستها«9» (یكی از مكاتب قدیم اقتصاد كه پیروان آن بیشتر در
37