مقدمه
شده از مكتب و نظام اسلامی است. امام موسی صدر نقش كار را در توزیع درآمد و امتیازات آن را در مقابل سرمایه به وضوح نشان میدهد. شهید محمدباقر صدر، علاوه بر توزیع درآمد، اهمیت آن را هنگام توزیع اولیۀ ثروت و نیز در فرایند تولید نشان میدهد. پیداست نیروی كاری كه میتواند زمین موات را احیا و یا معدنی را كشف و بهرهبرداری كند یا در یك سفرۀ زیرزمینی با حفر چاه آب حیازت كند، نیروی كار سادهای نیست، بلكه صاحب كاری است، دارای علم و تجربه و مهارت و مدیریت. یعنی آنچه سبب احیای در انفال و حیازت در مشتركات میشود، سرمایۀ انسانی اشخاص است، كه در نیروی كارشان اعم از كار، عمل یا فكر متبلور میشود. پس عامل اصلی و مهم در نظام اسلام، هنگام توزیع اولیۀ ثروت، تخصیص عوامل تولید و توزیع مجدد درآمد سرمایۀ انسانی است. گویی كه منشأِ رشد و توسعۀ اقتصاد نیز در نظر امام صدر و شهید صدر همین عامل است. چه با افزایش انبارۀ آن در اقتصاد، ابداعات و اختراعات زیاد میشود و سرمایهگذاریهای مادی توجیه اقتصادی پیدا میكند و صاحبان سرمایۀ انسانی آنها را اجرا میكنند. حقوقی كه مكتب اسلام برای دستاندركاران فعالیتهای اقتصادی وضع كرده و نظام ارزشی و اخلاقیای كه برای هدایت ایشان تدوین كرده است، مطابق با آنچه امام موسی صدر و شهید صدر برداشت كردهاند، به توسعه و تقویت انبارۀ سرمایۀ انسانی مسلمانان میانجامد. عدالتی كه مورد نظر مكتب اقتصادی اسلام است و شهید صدر در اقتصاد ما و شهید مطهری در آثار خود آن را رسیدن حق به حقدار در فعالیتهای اقتصادی معرفی كردهاند، سرمایۀ انسانی را منبع احقاق حق در عرصۀ فعالیتهای اقتصادی میشمارد.
مشاهده میشود كه نظریات اقتصادی تولید و توزیع و توسعه، نه
31