شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

جایگاه دین در جنبش‌های رهایی بخش

<
>

(171) می‌شود: «قولوا لا إله إلا اللّه تفلحوا» این عبارت از دو قسمت تشکیل شده است: «‌لا إله» و «إلا اللّه» و، به عبارت دیگر، این دستورْ نخست بر نفی خدایان تکیه و، سپس، بر وجود خداوند یکتا تأکید می‌کند؛ خداوندی که در صفات شبیهی ندارد و بی‌نیاز از زمان و مکان است، مردم در پیشگاه او مانند دندانه‌های شانه یکسان‌اند. بنابراین، از نظر دینی، انکار خدایان آغاز حرکت است. خدایان انکارشده همان عواملی هستند که همواره بر زندگی انسان تأثیر گذاشته‌اند و می‌گذارند و خواهند گذاشت و به قدس‌الأقداس تبدیل می‌شوند.

(172)زمانی که این خدایان را نام می‌بریم، درمی‌یابیم که آن‌ها دقیقاً همان قید و بندهایی هستند که آزادی انسان را در طول تاریخ مقید ساخته‌اند، مانند ثروت و قدرت و مقام و قبیله و نژاد و، سپس، بنابر اصطلاح دینی شهوات که نیازهای طبیعی و غریزی انسان است و ذاتاً پسندیده‌اند، لکن هنگامی انکار و مردود می‌شوند که طغیان کنند و از حد اعتدال خارج ‌شوند و با سرکوب نیازهای دیگر رشد ‌کنند و موجب کاهش استعدادهای دیگرِ انسانی ‌شوند، مانند غریزۀ جنسی و میل به رفاه و بزرگی و حب مال و فرزند. این‌ها نعمت‌های الهی‌اند و از انگیزه‌های پیشرفت انسان به سوی کمال به شمار می‌آیند، ولی زمانی که سرکشی می‌کنند و با سرکوبِ نیازهای دیگر رشد می‌کنند، تبدیل به بت می‌شوند و بت در اصطلاح قرآنی همان إله است.

(173)در اینجا نیکوست که به آیه‌ای قرآنی اشاره کنیم که مفهوم «إله» را تفسیر می‌کند: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً.»«45»

115