شیوههای تربیتی و مبادی دین
همگام میشود. این همگامی، اطاعت از امر و نهی و سجده کردن و تسبیح گفتن و نماز گزاردن و کار نیک را بر او بسیار آسان میکند.
(147)سوم. متمرکز شدن همۀ نیروها و تواناییهای فرد در همۀ موقعیتها و بحرانها و نیز متمرکز شدن تواناییهای جامعه با همۀ گروهها و سطحهای مختلف آن، چراکه خاستگاه یکی است، مسیر یکی است و شیوه نیز یکی است و، بدینترتیب، در برآیند این تواناییها نیروی بزرگی پدید میآید که در رسیدن به هیچ هدفی هرچند سخت و دشوار، ناتوان نیست. تواناییهای فرد بسیار ولی پراکنده است. تواناییهای جامعه نیز فراتر از آن است که تصور شود، ولی بهتدریج کاهش مییابد و برخی با برخی دیگر برخورد پیدا میکند. با جهتدهی و هماهنگسازی و بسیج این تواناییها نیروی ذاتی امت شکستناپذیر میشود.
3. شیوۀ قرآن در ارائۀ اسلام و دعوت به سوی آن
(148)پس از آشنایی با شیوۀ اعجازآمیز قرآن در زمینۀ تربیت، به نکتۀ اساسی دیگری میرسیم که میتواند کبرای بحث تربیتی ما باشد. این نکته، اتحاد اسلام با عمل است. مسلمانان و حتی دانشمندان و پژوهشگران بنا به علل تعلیمی، اسلام را به چند بخش تقسیم کردهاند: علم اعتقادات و علوم وابسته به آن مانند فلسفۀ الهی و علم کلام؛ علم فقه و اقسام آن: عبادات، معاملات، سیاست و احکام که هر یک زیرمجموعههایی دارد؛ علم اخلاق.
(149)اسلام همچنین به اصول ـ که نیازمند ایمان و دلیل قطعی است ـ و فروع تقسیم شده است.
این تقسیمبندیها که با انگیزههای علمی و گاه بنا بر درجۀ اهمیت صورت گرفته، موجب نوعی ضعف تربیتی و تا حد بسیاری بیتوجهی و
104