جلوههایی از تمدن ما
باشد از گرسنگی به پشت دوخته و جگرهایی سوخته؟) امام، همچنین، پس از وصف غارت شهر انبار در شرق عراق به دست غارتگران كه یكی به سوی زنی مسلمان میرفت و دیگری به سوی زنی از اهل ذمه، بلكه همۀ لشكریان با هم وارد خانههای زنان مسلمان و غیرمسلمان میشدند و خلخالها و دستبندها و گردنبندها و همۀ زیورهایشان را بهزور از آنان جدا میكردند و زنان جز ترحم جستن چاره نداشتند، میافزاید: «فَلَو أنَّ امرأً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هَذا أَسَفاً ما كان بِه مَلُوماً بل كان بِه عِنِدی جَدِیراً»«27» (از این پس مرد مسلمانی از غم چنین حادثه بمیرد، چه جای ملامت است، كه در دیدۀ من شایستۀ چنین كرامت است.)
(111)گزیدۀ این روابط در روایات مربوط به قلمرو حقوق آمده است و در فقه روایاتی وجود دارد كه حقوق افراد امت اسلامی را نسبت به یكدیگر تبیین میكند. در برخی روایات آمده است: «إنَّ حَقَّ المُؤمِنِ عَلَی أَخِیه الِمُؤمِنِ سَبعینَ حَقاً.» (هر مؤمن هفتاد حق بر برادر مؤمنش دارد.) اكنون مجال بیان آنها نیست. بنابراین، میان افراد جامعه پیوندهای اخلاقی مستحكمی برقرار است و اخلاق نقش مهمی در ایجاد تمدنها دارد.
دوم. روابط حقوقی
(112)دومین بُعدِ تمدنْ مبانی حقوقی است. قصد بحث تفصیلی دربارۀ فقه و حقوق اسلامی ندارم. كافی است كه بدانیم در فقه اسلامی، احكام همۀ امور فردی و خانوادگی و اجتماعی تبیین شده و مسئلهای نیست كه حكمی ویژه و ثابت نداشته باشد. همچنین، در این مجال یادآور معجزۀ فقه اسلامی میشوم؛ همان معجزۀ برابری فقه اسلامی در بُعد مدنی خاص و حقوق مدنی با برترین نظامهای حقوقی دنیا. تنها به یك مورد
83