شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

جلوه‌هایی از تمدن ما

<
>

و موضع‌گیری‌ مبلغان‌ مسیحی‌ معروف‌ است. بنابراین، تمدن‌ مادی‌گرای‌ غرب‌ به‌ هیچ ‌وجه‌ بر اساس‌ و اصول‌ و پایه‌های‌ مسیحیت‌ ایجاد نشده‌ و مسیحیت‌ از تمدن‌ غربی‌ منزه‌ و دور است، به‌ همان‌ صورت‌ كه‌ اسلام‌ از آن‌ منزه‌ و دور است.

(99)اكنون‌ هنگام‌ آن‌ رسیده‌ است‌ كه‌ به‌ دقت‌ بنگریم‌ به‌ تمدنی‌ كه‌ این‌چنین‌ ما را شگفت‌زده‌ كرده‌ و از ما دل‌ برده‌ و ما را دنباله‌رو خود ساخته‌ است. امروز ما به‌ بند پیروی‌ از تمدن‌ غرب‌ تن‌ داده‌ایم‌ و تسلیم‌ آن‌ شده‌ایم. تا آنجا پیش‌ رفته‌ایم‌ كه‌ در شكل‌ ظاهری، معیار خیر و شر، سود و زیان، درست‌ و نادرست، پیشرفت‌ و عقب‌ماندگی، موازین، پیمانه‌ها و پوشش از غرب‌ تبعیت‌ می‌كنیم. پس‌ ما دچار استعمار فكری‌ شده‌ایم‌ و لذا باید تمدن‌ غرب‌ را جداگانه‌ و به‌ صورت‌ مجرد بررسی‌ كنیم. البته،‌ من‌ از خودم‌ و شنوندگان‌ انتظار ندارم‌ كه‌ با یك‌ جلسه‌ گفتار بتوانیم‌ این‌گونه‌ مجرد به‌ تمدن‌ غرب‌ نظر بیفكنیم. باید این‌ تمدن‌ را بررسی‌ كنیم‌ تا نتیجۀ‌ نادیده‌ گرفتن‌ ماورای‌ طبیعت‌ و منحصر كردن‌ هدف‌ به‌ ماده‌ را دریابیم.

(100)بی‌شك‌ تمدن‌ محصول‌ و ثمرۀ‌ تلاش‌ جمعی‌ و منظم‌ بوده‌ است. این‌ تلاش‌ اولاً‌ گروهی‌ و ثانیاً‌ منظم‌ و جهانی‌ بوده‌ و تمام‌ دنیا در دستاوردهای‌ این‌ تمدن‌ سهیم‌ است. این‌ تمدن‌ رهاوردهای‌ بسیار و نتایج‌ شگفت‌انگیزی‌ در زمینۀ‌ علم‌ و فناوری‌ و سازمان‌دهی‌ داشته‌ است. آیا غایت‌ تمدن‌ فقط‌ دانش و فناوری‌ و سازمان‌دهی‌ است، یا هدف‌ سعادتمند كردن‌ انسان‌هاست؟ با توجه‌ به‌ اینكه‌ فناوری و دانش و سازمان‌دهی‌ و سایر شاخص‌ها و معیارها همه‌ وسیله‌اند نه‌ هدف، یعنی‌ مقدماتی‌ برای‌ رشد خوشبختی‌ و سعادت‌ بشرند، حال‌ باید ببینیم‌ كه‌ آیا تمدن‌ جدید توانسته‌ است‌ سعادت‌ را برای‌ بشر محقق‌ كند؟ منظورم‌ برای‌ همۀ‌ انسان‌هاست، نه‌ فقط‌ انسان‌ سفیدپوست‌ و اروپایی. آیا تمدن‌ غرب، دست‌ كم‌ در پاره‌ای‌

76