جلوههایی از تمدن ما
كه دیوار یا انسان همان خداست. اما آن هنگام كه از فقیری دستگیری میكنی، در راه خدا صدقه میدهی و نیز هنگامی كه از كرامت خویش یا وطن خویش دفاع میكنی یا در راه هدف و رسالت خویش مبارزه میكنی، در راه خدا جهاد میكنی. همچنین، وقتی كه به بیماری كمك میكنی، در واقع، به خدا یاری میرسانی. اینها نص روایات است. بنابراین، خدا فقط خالق و پدیدآورندۀ جهان هستی نیست، بلكه هرجا كه باشیم و در تمام فعالیتها و كارهای ما، با ما و در پیرامون ماست و، البته، چنانكه گفتم، در تمام وجود ما: «أَلَم تَرَ اَنَّ اَللّهَ یَسجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمواتِ و مَن فِی الأرضِ و الشَّمسُ و القَمَرُ و النُّجومُ و الجبالُ وَ الشَّجَرُ و الدَّوابُّ وَ كثیرٌ مِنَ الناسِ.»«22» همهچیز، از شنها گرفته تا درختان و دریاها و پرندگان و خورشیدِ سوزان، همه خدا را سجده و ستایش و حمد میكنند.
(94)این همان تفسیر كلی از جهان هستی است كه یكی از اركان تمدن دینی ما را تشكیل میدهد. پس، تفكر و باور به خداوند در اندیشه و تمدن ما باوری انتزاعی و دور از تأثیر مستقیم بر زندگی روزمرۀ ما نیست. این اعتقاد در تمام امور شخصی و پیرامونی ما و نیز در تمام هستیِ پهناور نفوذ دارد. شاید مقایسۀ تمدن دینی با تمدن غیردینی، بر نقاطِ مجمل و مفصل بحث ما پرتو بیفكند. برای این منظور، نگاهی گذرا به تمدنی دیگر میاندازیم؛ تمدنی كه با تمدن ما و مضامین و محتوای آن تفاوت دارد. اگر بعضی از اصول و پایههای تمدن مغایر را بررسی كنیم، مفهومِ تمدنِ خود را به وضوح درمییابیم، زیرا در مقابلِ تمدنِ شرقی- دینی ما، تمدن مادیگرای نو و كهنه قرار دارد.
(95)تمدن معاصر، یعنی همین تمدنی كه جهان را تسخیر كرده، بیهیچ
73