جلوههایی از تمدن ما
برای تبیین این دو مفهوم باید گفت كه فرهنگ، حیاتِ معنویِ انسانها و شامل علوم و فنون و فلسفه و قانونگذاری و ادبیات و هنر است. مدنیت نیز ساحت ظاهری و جلوۀ بیرونیِ زندگیِ انسانهای شهرنشین است، مانند ساماندهی و آبادانی و سازندگی و آبرسانی و مانند آن.
تمدنْ تركیبی از این دو مفهوم است كه البته با هر دوی آنها تفاوت دارد. حالتهای ذهنی و درونی انسان، هنگامی كه در زندگی شخصی بازتاب مییابد و در ایجاد مدنیت تأثیر میگذارد، تمدن نامیده میشود. بنابراین، خواه این تعریف و تفسیر را بپذیریم و خواه نه، میتوانیم برای شروع بحث دست كم آن را میان خود مفروض بگیریم و، بر این اساس، حوزههای مفهوم تمدن را به بخشهای زیر تقسیم كنیم:
اول: روابط اخلاقی انسانها؛
دوم: روابط حقوقی، از جمله قوانین مدنی خاص و نظام خانواده و قوانین مدنی و اداری و بینالمللی؛
سوم: علوم؛
چهارم: فنون، البته مقصود ما از علوم و فنون، مطلق علوم و فنون نیست، بلكه فقط علوم و فنونی است كه در زندگی اجتماعی ما اثر میگذارند؛
پنجم: تعلیم و تربیت مدنی؛
ششم: تلاشهای بشر برای ایجاد صلح و دوستی؛
هفتم: تشكلهای خاص كه در زیرِ مجموعهای بزرگ قرار دارد، مانند خانواده و روستا و شهر و دولت و احزاب و انجمنها و مؤسسات و اتحادیهها و اصناف و نظامهایی كه اینها را سازماندهی میكنند.
(87)همۀ اینها در دایرۀ تمدن قرار میگیرند. اینها همان حوزههای
69