شما در حال مشاهده نسخه آرشیو می باشید.

جلوه‌هایی از تمدن ما

<
>

بسم الله الرحمن الرحیم

‌(84)به‌ اعتقاد من، ایراد این‌ سخنرانی كه‌ تلاش‌ ناچیزی‌ است‌ در این‌ شب‌ مبارك، بهترین‌ راه‌ برای‌ ابراز تشكرِ من‌ از این‌ مؤ‌سسۀ‌ محترم‌ است‌ كه‌ هر سال‌ در این‌ شب‌های‌ مبارك‌ ما را گرد هم‌ می‌آورد. بنده، در مقام‌ سپاسگزاری، هدیه‌ای‌ بهتر و ارزشمندتر از گفتارهایم‌ ندارم. لذا، با ایراد این سخنرانی، آشكارا مراتبِ قدرشناسی‌ خود را ابراز می‌دارم.

برای‌ ورود به‌ بحث، ابتدا باید توضیحاتی‌ در باب‌ موضوع‌ مورد نظر عرض‌ كنیم‌ و تعریفی‌ از عبارت‌ «تمدن‌ ما» به دست دهیم.

(85)اول: تمدن‌ چیست؟

می‌خواهم‌ نكتۀ‌ تازه‌ای‌ به‌ شما عرضه‌ كنم. البته،‌ ما تمدن‌ را، هم‌ به‌ صورت‌ فردی‌ و هم‌ به‌ صورت‌ جمعی، تجربه‌ می‌كنیم. اما من‌ باید حدود بحثم‌ را مشخص‌ و دورنمایی‌ از آن‌ را ترسیم‌ كنم.

«حَضاره»‌ كلمه‌ای‌ است‌ مأ‌خوذ از «حضَر» كه‌ در مقابل‌ «سفر» قرار دارد. حضَر به‌ معنای‌ استقرار و سكونت‌ و اقامت‌ و، در مقابلِ آن، سفَر به‌ معنای‌ جابجایی‌ و انتقال‌ است. پس‌ تمدن‌ شیوه‌ای‌ از زندگی‌ است‌ كه‌ افراد مستقر آن‌ را می‌سازند و یا می‌گزینند. این‌ نحوه‌ از حیات‌ در مقابل‌ زندگیِ بادیه‌نشینی‌ یا بیابان‌گردی‌ قرار دارد. البته،‌ انسان‌ موجودی‌ مدنی‌ است‌ كه‌ درون‌ جامعه‌ و در كنار همنوعانش‌ زندگی‌ می‌كند. لذا تمدن، كه‌ به‌ معنایی‌ دقیق‌تر از معنای‌ پیش‌گفته‌ توسعه می‌یابد، عبارت‌ خواهد بود از «زندگیِ‌ جوامعِ‌ بشریِ‌ ساكن‌ و ثابت، نه‌ گروه‌های‌ كوچ‌كننده‌ و یا بدوی.» پس‌ معنای‌ تمدن، زندگیِ‌ جوامعِ‌ بشریِ‌ مستقر است.

(86)دو مفهوم‌ وجود دارد كه برای‌ توضیحِ بیشترِ موضوعِ‌ بحث، باید آن‌ها را تبیین کنم: مدنیت‌ و فرهنگ.

68